شعری که از آن به عنوان شعر دهه هفتاد نامبرده می شود، شامل طیفی از آثار شاعرانی است که نه لزوما از اواخر دهه ۶۰ و یا اوایل دهه هفتاد نوشتن و انتشار اشعارشان را آغار کردند، بلکه نمود پختگی کارشان در این دهه مطرح شده است.
رضا براهنی
تعدادی از تاثیرگذاران و بنیان گذاران اصلی دهه هفتاد که از نیمه دوم دهه شصت شعرشان پخته و مطرح شدند:
شمس لنگرودی
تعدادی از رهروان اصلی دهه هفتاد که از ابتدای این دهه آهسته آهسته بدان پیوستند:
علی باباچاهی
بنیان گذاران اصلی شعر هفتاد به واسطهٔ میانسالی شان غالباً از هیاهو دوری جستند اما اگر بخواهیم پیشینه و تاریخچه ای برای منشأ شکل گیری دههٔ هفتاد دست و پا کنیم می توان به جرأت بر اسامی بنیان گذاران آن و سپس رهروان آن پای فشرد. دههٔ هفتاد با تلاش شاعران جوان از سویی مطرح و از سویی دچار هرج و مرج شد، شاعران دهه های ۴۰، ۵۰ و ۶۰ با گذار از مرحلهٔ انقلاب و جنگ ناگزیر به سوررئالیسم با بکار گیری خر ق عادت و حس آمیزی پناه برد، این شاعران رفته رفته آرایه های ویژه ای با شعرشان رصد کردند که شعرهای «چند صدایی»، با تم گریز از مرکز و اسکیزوفرنیکال و «شعر نگاره ای»(موسوم به «شعرتوگراف»، «وسط چین»، «مربع»، احیای معما و چیستان های منظوم قدیمی در شکل شعری نو با عنوان «لغز»، احیای گونهٔ جدید شعر «کانکریت» با عنوان «خواندیدنی»)، شعر «گفتار»، «شعرحرکت» و همچنین «کاریکلماتورهای اپیزودی» با عنوان «شعرهای چند صدایی» و شعرهایی که از حس آمیزی و خرق عادت و استعاره با مضون اصلی طنز با عنوان «فرانو» و شعر به مثابه زبان با عنوان «وستایی» درپی چنین وضعیتی شکل گرفتند، این جریان های شعری متعاقب تغییرات بنیادین در حوزهٔ مسائل سیاسی و اجتماعی و تغییر در مناسبات اطلاع رسانی جهان با ظهور ابر رایانه ها نیز مهندسی ژنتیک، تسخیر کرات، پایان یافتن دنیای دو قطبی، و شکست تلخ اردوگاه کمونیسم و جای گزینی خرده تفکرات ملل و به نوعی ورود پر چالش علوم نظری همچون:"فلسفه و زیبایی شناسی سایر هنرها و مبتلا به آن اینترنت، راه افتادن سایت ها و وبلاگ نویسی خبری و ادبی و هنری، ماهواره، بلوتوس های تلفن های همراه و مخلص کلام دگردیسی اساسی در وظایف رسانه ای در اواخر دههٔ شصت و تکثر گرایی مطرح در اندیشه های فلسفی بدان انگیزه می دهد. شعر مضمون گرای دهه های چهل و پنجاه در دههٔ هفتاد به نوعی تعدیل می شود و زبان و بازی های زبانی در این شعرها نقش پر رنگ تری به خود می گیرد. به طور کلی در این نوع شعری کلان نگری در ابعاد معرفتی و فلسفی جای خود را به تفرد، جزئیات، پرهیز از ادبیت و توجه به منسبات زبان کوجه و بازار می بخشد و فضای شعر به خواننده اجازه می دهد که به تاویل و تفسیرهایی شخصی دست پیدا کند. صور خیال و به ویژه در برخی استعاره از شعرهای شاعران این جریان حذف و به جای آن عناصر عینی پیرامون شاعر به عنوان دال و نه مدلول در اختیار خواننده قرار می گیرد تا ناگفته ها ی دیگر شاعر در ذهن او ساخته شود. تنوع در شعر دهۀ هفتاد یکی از نکات مهم و بلکه استراتژیک آن است که شائبۀ سبک بودگی و «جریان سازی» در آن را از بین می برد، به عبارت دیگر شاعران این جریان بیش از آن که در هدف اشتراک داشته باشند، در گریزاز مبداء دیدگاه های مشترک داشته اند و از قضا بیشترین انتقادات را خود از خودکرده اند.
علی عبدالرضایی
بهزاد خواجات
مهرداد فلاح
علیرضا پنجه ای
مسعود احمدی
سید علی صالحی
فرشته ساری
بیژن نجدی
شیوا ارسطویی
یدالله رویایی
محمدحسین مدل
مفتون امینی
احمد رضا احمدی
هرمز علی پور
رسول یونان
مهدی موسوی
حافظ موسوی
مهرنوش قربانعلی
رزا جمالی
محمد آزرم
گراناز موسوی
علیرضا حسینی
رضا براهنی
تعدادی از تاثیرگذاران و بنیان گذاران اصلی دهه هفتاد که از نیمه دوم دهه شصت شعرشان پخته و مطرح شدند:
شمس لنگرودی
تعدادی از رهروان اصلی دهه هفتاد که از ابتدای این دهه آهسته آهسته بدان پیوستند:
علی باباچاهی
بنیان گذاران اصلی شعر هفتاد به واسطهٔ میانسالی شان غالباً از هیاهو دوری جستند اما اگر بخواهیم پیشینه و تاریخچه ای برای منشأ شکل گیری دههٔ هفتاد دست و پا کنیم می توان به جرأت بر اسامی بنیان گذاران آن و سپس رهروان آن پای فشرد. دههٔ هفتاد با تلاش شاعران جوان از سویی مطرح و از سویی دچار هرج و مرج شد، شاعران دهه های ۴۰، ۵۰ و ۶۰ با گذار از مرحلهٔ انقلاب و جنگ ناگزیر به سوررئالیسم با بکار گیری خر ق عادت و حس آمیزی پناه برد، این شاعران رفته رفته آرایه های ویژه ای با شعرشان رصد کردند که شعرهای «چند صدایی»، با تم گریز از مرکز و اسکیزوفرنیکال و «شعر نگاره ای»(موسوم به «شعرتوگراف»، «وسط چین»، «مربع»، احیای معما و چیستان های منظوم قدیمی در شکل شعری نو با عنوان «لغز»، احیای گونهٔ جدید شعر «کانکریت» با عنوان «خواندیدنی»)، شعر «گفتار»، «شعرحرکت» و همچنین «کاریکلماتورهای اپیزودی» با عنوان «شعرهای چند صدایی» و شعرهایی که از حس آمیزی و خرق عادت و استعاره با مضون اصلی طنز با عنوان «فرانو» و شعر به مثابه زبان با عنوان «وستایی» درپی چنین وضعیتی شکل گرفتند، این جریان های شعری متعاقب تغییرات بنیادین در حوزهٔ مسائل سیاسی و اجتماعی و تغییر در مناسبات اطلاع رسانی جهان با ظهور ابر رایانه ها نیز مهندسی ژنتیک، تسخیر کرات، پایان یافتن دنیای دو قطبی، و شکست تلخ اردوگاه کمونیسم و جای گزینی خرده تفکرات ملل و به نوعی ورود پر چالش علوم نظری همچون:"فلسفه و زیبایی شناسی سایر هنرها و مبتلا به آن اینترنت، راه افتادن سایت ها و وبلاگ نویسی خبری و ادبی و هنری، ماهواره، بلوتوس های تلفن های همراه و مخلص کلام دگردیسی اساسی در وظایف رسانه ای در اواخر دههٔ شصت و تکثر گرایی مطرح در اندیشه های فلسفی بدان انگیزه می دهد. شعر مضمون گرای دهه های چهل و پنجاه در دههٔ هفتاد به نوعی تعدیل می شود و زبان و بازی های زبانی در این شعرها نقش پر رنگ تری به خود می گیرد. به طور کلی در این نوع شعری کلان نگری در ابعاد معرفتی و فلسفی جای خود را به تفرد، جزئیات، پرهیز از ادبیت و توجه به منسبات زبان کوجه و بازار می بخشد و فضای شعر به خواننده اجازه می دهد که به تاویل و تفسیرهایی شخصی دست پیدا کند. صور خیال و به ویژه در برخی استعاره از شعرهای شاعران این جریان حذف و به جای آن عناصر عینی پیرامون شاعر به عنوان دال و نه مدلول در اختیار خواننده قرار می گیرد تا ناگفته ها ی دیگر شاعر در ذهن او ساخته شود. تنوع در شعر دهۀ هفتاد یکی از نکات مهم و بلکه استراتژیک آن است که شائبۀ سبک بودگی و «جریان سازی» در آن را از بین می برد، به عبارت دیگر شاعران این جریان بیش از آن که در هدف اشتراک داشته باشند، در گریزاز مبداء دیدگاه های مشترک داشته اند و از قضا بیشترین انتقادات را خود از خودکرده اند.
علی عبدالرضایی
بهزاد خواجات
مهرداد فلاح
علیرضا پنجه ای
مسعود احمدی
سید علی صالحی
فرشته ساری
بیژن نجدی
شیوا ارسطویی
یدالله رویایی
محمدحسین مدل
مفتون امینی
احمد رضا احمدی
هرمز علی پور
رسول یونان
مهدی موسوی
حافظ موسوی
مهرنوش قربانعلی
رزا جمالی
محمد آزرم
گراناز موسوی
علیرضا حسینی
wiki: شعر دهه هفتاد