کلمه جو
صفحه اصلی

سوران

فرهنگ اسم ها

(تلفظ: surān) سار ، پرنده‌ای است سیاه رنگ دارای نقطه‌های سفید که خوش آواز است .


اسم: سوران (پسر) (کردی) (پرنده) (تلفظ: surān) (فارسی: سوران) (انگلیسی: suran)
معنی: نام پرنده ای خوش آواز، نام یکی از چهار لهجه ی اصلی زبان کردی، نام منطقه ای وسیع در کردستان، یکی از چهار لهجه ی اصلی زبان کردی، سار، پرنده ای است سیاه رنگ دارای نقطه های سفید که خوش آواز است، منطقه ای وسیع در کردستان، یکی از چهار گویش اصلی زبان کردی، جمع سور به معنی شادی

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان شاندیز بخش طرقبه شهرستان مشهد

لغت نامه دهخدا

سوران . (اِ) سار باشد و آن پرنده ای است سیاه رنگ و نقطه های سفید دارد و خوش آواز باشد. (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ).


سوران . (اِخ ) دهی است از دهستان شاندیز بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد. دارای 104 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات و بنشن . شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


سوران . (اِخ ) دهی است جزء دهستان خورش رستم بخش شاهرود شهرستان هروآباد.آب آن از دو رشته چشمه . محصول آنجا غلات ، حبوبات و سردرختی . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


سوران . (اِخ ) دهی است از دهستان مشهدریزه ٔ میان ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد. دارای 336 سکنه تن .محصول آنجا غلات ، زیره و شغل اهالی زراعت ، مالداری وقالیچه بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


سوران. ( اِ ) سار باشد و آن پرنده ای است سیاه رنگ و نقطه های سفید دارد و خوش آواز باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( جهانگیری ).

سوران. ( اِخ ) دهی است جزء دهستان خورش رستم بخش شاهرود شهرستان هروآباد.آب آن از دو رشته چشمه. محصول آنجا غلات ، حبوبات و سردرختی. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

سوران. ( اِخ ) دهی است از دهستان مشهدریزه میان ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد. دارای 336 سکنه تن.محصول آنجا غلات ، زیره و شغل اهالی زراعت ، مالداری وقالیچه بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

سوران. ( اِخ ) دهی است از دهستان شاندیز بخش طرقبه شهرستان مشهد. دارای 104 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و بنشن. شغل اهالی زراعت و مالداری است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

سوران می تواند به موارد زیر اشاره داشته باشد:
سوران (اربیل)، یکی از شهرهای اربیل عراق
سوران (سیب و سوران)، یکی از شهرهای شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان
سوران (کرمانشاه)، یکی از روستاهای شهرستان اسلام آباد غرب در استان کرمانشاه
سوران (کمیجان)، یکی از روستاهای شهرستان کمیجان در استان مرکزی
سوران (مشهد)، یکی از روستاهای شهرستان طرقبهٔ شاندیز در استان خراسان رضوی

پیشنهاد کاربران

یکی از گویش های کردی

مغولا شما به یک حمزه اغای منگور دیگه احتیاج دارید چون دارید نفهم بازی در میارید و فقط دروغ میگید اون که در هنده سوراته نه سوران ولی همین که چینو مغول به اب میگن سو معلومه شما از کجا اومدید این بارزترین دلیل که خیلی خیلی از دلیل تو سرتره

نام تمدنی قدیمی و در هم شکسته در منطقه ی وسیعی ک در حمله ی مغول ها نابود شد در کرانه ی رودخانه ی زاینده رود شهر یانچشمه چهارمحال

یکی از روستاهای توابع شهرستان خلخال


نام مکانی باستانی که کمتر مورد توجه قرار گرفته در دو کیلومتری شهرک توریستی شیدای یانچشمه_سد زاینده رود

در زمان هخامنشی به دوره گفته می شد.

نام تمدن شهری در حد و مکانی آباد در بکر ترین منطقه کنار رودخانه زاینده رود میباشد اما به دلایلی ناشناخته نابود و ویران شده

سوران ( Soran ) نام روستایی در ایالت راجستان هندوستان
سوران ( Suran ) نام روستایی در ایالت هیماچال پرادش هندوستان

سوران ( Suran ) نام روستایی در ایالت اوتارپرادش هندوستان


کلمات دیگر: