معنی: ترکیب دو اسم محمد و تقی ( ستوده و پرهیزگار )، از نام های مرکب، ا محمّد و تقی، ( اَعلام ) ) محمّد تقی اصفهانی ( = آقا نجفی ) : [، قمری] مجتهد با نفوذ اصفهان، دارای کتابهای متعدد در موضوعهای دینی، ) محمّدتقی مجلسی [قرن هجری] پدر محمّدباقر مجلسی، روحانی شیعه ی ایرانی، مؤلف کتابهایی در اخبار و حدیث شیعه، از جمله: شرح تهذیب الحدیث طوسی و ترجمه مَن لایَحضَره الفقیه
محمدتقی
فرهنگ اسم ها
معنی: ترکیب دو اسم محمد و تقی ( ستوده و پرهیزگار )، از نام های مرکب، ا محمّد و تقی، ( اَعلام ) ) محمّد تقی اصفهانی ( = آقا نجفی ) : [، قمری] مجتهد با نفوذ اصفهان، دارای کتابهای متعدد در موضوعهای دینی، ) محمّدتقی مجلسی [قرن هجری] پدر محمّدباقر مجلسی، روحانی شیعه ی ایرانی، مؤلف کتابهایی در اخبار و حدیث شیعه، از جمله: شرح تهذیب الحدیث طوسی و ترجمه مَن لایَحضَره الفقیه
(تلفظ: mohammad taqi) از نامهای مرکب ، ← محمد و تقی .
لغت نامه دهخدا
محمدتقی.[ م ُ ح َم ْ م َ ت َ ] ( اِخ ) حاج محمدتقی فصیح الملک شیرازی متخلص به شوریده. رجوع به شوریده شیرازی شود.
محمدتقی. [ م ُ ح َم ْ م َ ت َ ] ( اِخ ) میرزامحمدتقی مستوفی. رجوع به سپهر کاشانی و لسان الملک شود.
محمدتقی. [ م ُ ح َم ْ م َ ت َ ] ( اِخ ) شیخ محمدتقی معروف به آقانجفی اصفهانی فرزند حاج شیخ محمدباقر ایوانکیفی از روحانیون متنفذ و متمول اصفهان بود در ربیعالثانی سال 1262 هَ. ق. متولد شد و در شعبان 1332 هَ. ق. درگذشت.وی را مؤلفاتی است که بر کمال فضل او دلالت دارد.
محمدتقی. [ م ُ ح َم ْ م َ ت َ ] ( اِخ ) میرزا محمدتقی ، معروف به حجةالاسلام و متخلص به نیر. رجوع به حجةالاسلام شود.
محمدتقی . [ م ُ ح َم ْ م َ ت َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحیم طهرانی رازی . از فقهای امامیه متوفی در شهر اصفهان به سال 1248 هَ . ق . او راست : هدایةالمسترشدین فی شرح اصول معالم الدین ، در اصول فقه . (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 875).
محمدتقی . [ م ُ ح َم ْ م َ ت َ ] (اِخ ) شیخ محمدتقی معروف به آقانجفی اصفهانی فرزند حاج شیخ محمدباقر ایوانکیفی از روحانیون متنفذ و متمول اصفهان بود در ربیعالثانی سال 1262 هَ . ق . متولد شد و در شعبان 1332 هَ . ق . درگذشت .وی را مؤلفاتی است که بر کمال فضل او دلالت دارد.
محمدتقی . [ م ُ ح َم ْ م َ ت َ ] (اِخ ) میرزا محمدتقی ، معروف به حجةالاسلام و متخلص به نیر. رجوع به حجةالاسلام شود.
محمدتقی . [ م ُ ح َم ْ م َ ت َ ] (اِخ ) میرزامحمدتقی مستوفی . رجوع به سپهر کاشانی و لسان الملک شود.
محمدتقی .[ م ُ ح َم ْ م َ ت َ ] (اِخ ) حاج محمدتقی فصیح الملک شیرازی متخلص به شوریده . رجوع به شوریده ٔ شیرازی شود.
دانشنامه عمومی
محمدتقی، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ایذه در استان خوزستان ایران است.
این روستا در دهستان پیان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۰ نفر (۱۰خانوار) بوده است.
محمدتقی مجلسی
میرزا محمدتقی شیرازی
محمدتقی بهجت
محمدتقی شوشتری
محمدتقی شریعتی
محمدتقی جعفری
محمدتقی خوانساری
سید محمدتقی غضنفری خوانساری
محمدتقی مصباح یزدی
محمدتقی بهلول
محمدتقی سپهر
محمدتقی پسیان
میرزا محمدتقی قوام الدوله آشتیانی
محمدتقی مجیدی
محمدتقی نجفی اصفهانی
محمدتقی بانکی
محمدتقی بهار
محمدتقی پاک سیما
محمدتقی مدرسی
محمدتقی کهنمویی
محمدتقی فلسفی
محمدتقی آملی
حاج محمدتقی بنکدار
محمدتقی میرزا
محمدتقی خان
سید محمدتقی فاطمی
محمدتقی حسام السلطنه
محمدتقی آل سیدغفور
محمدتقی برغانی
محمدتقی ادیب نیشابوری
محمدتقی قزل سفلی
محمدتقی بشارت
محمدتقی مصطفوی
محمدتقی رازی
محمدتقی دانش پژوه
محمدتقی خلجی
محمدتقی ایمان پور
محمدتقی کاویانی پور
محمدتقی روحانی رانکوهی
محمدتقی برخوردار
محمدتقی پورمحمدی
محمدتقی پوراحمد جکتاجی
محمدتقی بن محمدعلی
محمدتقی فاضل میبدی
محمدتقی رهبر
محمدتقی مسعودیه
محمدتقی عطایی
محمدتقی راشد محصل
محمدتقی خان بافقی
محمدتقی ذاکری
محمدتقی صاحب علی آبادی
میرزا محمدتقی مامقانی
محمدتقی بافقی
محمدتقی صدر
محمدتقی میر
محمدتقی بختیاری
محمدتقی توکلی
محمدتقی فراهانی
محمدتقی موسوی اصفهانی
محمدتقی محصل همدانی
محمدتقی رهنمایی
محمدتقی خان بختیاری
پیش از امامت ۸ سال(سال ۱۹۵ تا ۲۰۳ پس از هجرت)
الــلــهمحمد • علی • فاطمه • حسن • حسینسجاد • باقر • صادقکاظم • رضا • جواد • هادیعسکری • مهدی
محمد (بن علی) معروف به جواد و تقی، همچنین ابن الرضا (پسر رضا) خوانده می شد. پدرش او را ابوجعفر خطاب می کرد؛ و برای اینکه با محمد باقر، امام پنجم، که او هم ابوجعفر نامیده می شد اشتباه نشود، تاریخ نویسان جواد را ابوجعفر ثانی می نامیدند. جواد در مدینه به دنیا آمد و به نوشته شیخ کلینی، مادرش کنیزی از نوبیا در شمال آفریقا به نام حبیبه بود. با این حال برخی او را خیزران، از امپراتوری روم شرقی می دانند و برخی دیگر او را از خانواده ماریه، همسر پیامبر اسلام می دانند.پدر جواد عادت داشت به اصحابش یادآوری کند که صاحب فرزندی خواهد شد که بعد از او عهده دار منصب امامت خواهد شد. با این حال زمان زیادی گذشت تا شیعیان فرزند مذکور را با چشم خودشان ببینند. جواد که تنها فرزند پدرش بود تنها چهار سال داشت وقتی پدرش مجبور شد او را در مدینه تنها گذاشته، برای بر عهده گرفتن مقام جانشینی که مأمون برایش تدارک دیده بود، عازم سفر به خراسان شود. شیعیان عادت داشتند از رضا بپرسند آیا اگر برای او اتفاقی بیفتد، پسری در آن سن خواهد توانست مسئولیت امامت و رهبری شیعه را بر عهده بگیرد؛ و رضا معمول بود داستان عیسی را برایشان نقل کند که حتی سن کمتری داشت وقتی به مقام نبوت رسید.
بخشایش، محمد نور ، (دیوان محیا) ، ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، تهران: چاپ اول، ۱۳۷۳ خورشیدی.
دانشنامه اسلامی
...