معنی: نام انوشیروان دادگر، نام قلعه شروان، ( اَعلام ) ) نام قلعه ی شروان، ) نام دو تن از پادشاهان سلسله ی طبرستان، ) نام باستانی ناحیه ی سوادکوه در مازندران، نام دو تن از پادشاهان طبرستان، نام یکی از فرزندان ملک کیوس برادر انوشیروان پادشاه ساسانی، نام یکی از سرداران معاصر شاپور ذوالاکتاف پادشاه ساسانی، نام سلسله جبالی در نزدیکی دیلم و گیلان
شروین
فرهنگ اسم ها
معنی: نام انوشیروان دادگر، نام قلعه شروان، ( اَعلام ) ) نام قلعه ی شروان، ) نام دو تن از پادشاهان سلسله ی طبرستان، ) نام باستانی ناحیه ی سوادکوه در مازندران، نام دو تن از پادشاهان طبرستان، نام یکی از فرزندان ملک کیوس برادر انوشیروان پادشاه ساسانی، نام یکی از سرداران معاصر شاپور ذوالاکتاف پادشاه ساسانی، نام سلسله جبالی در نزدیکی دیلم و گیلان
(تلفظ: šarvin) نام قلعهی شروان ؛ (در اعلام) نام انوشیروان دادگر ؛ نام دو تن از پادشاهان طبرستان .
لغت نامه دهخدا
شروین . [ ش َرْ ] (اِخ ) نام انوشیروان دادگر بوده و شهر شروان را به نام خود بنا نموده و طایفه ٔ سلاطین شروان نیز از اولاد او بوده اند و شروین مخفف انوشیروان است . (انجمن آرا) (آنندراج ). اما این وجه تسمیه اساس ندارد.
شروین . [ ش َرْ ] (اِخ ) ابن سرخاب بن مهر مردان بن سهراب بن باوبن شاپوربن کیوس ، هفتمین از اسپهبدان طبرستان است . (یادداشت مؤلف ).
شروین . [ ش َرْ ] (اِخ ) از سرداران معاصر شاپوربن شاپور ذوالاکتاف ساسانی ،که مدتی حکومت روم داشت . حمداﷲ مستوفی گوید: «شروین و خوین معاصر او [ معاصر شاپور ] بودند پادشاه روم را در حالت رحلت پسری کوچک بود پیش شاپور فرستاد که کس را بفرست تا ملک مضبوط دارد و چون پسرم بزرگ شود بدو سپارد. شاپور شروین را فرستاد تا بر ملک روم حاکم شد چون پسر قیصر به حد مردی رسید شروین ملک بدو سپرد. او شروین را اجازه ٔ مراجعت نداد و در روم نگهداشت . شروین تا عهد بهرام گور در روم بماند. نام شروین در اشعار پهلوی بسیار است و کتابی است در عشق نامه اورا شروینیان خوانند». (تاریخ گزیده چ لیدن ص 110).
ضامن ارزاق من اوست مبادا که من
منت شروین برم وانده شروان او.
خاقانی .
شروین . [ ش َرْ ] (اِخ ) نام یکی از فرزندزادگان ملک کیوس برادر انوشیروان هم هست . (برهان ).
شروین . [ ش َرْ ] (اِخ ) نام قلعه ٔ شروان . (ناظم الاطباء) (دهار) (فرهنگ جهانگیری ) (غیاث اللغات ). در برهان و فرهنگ شعوری گفته نام قلعه ٔ شیروان است بلی تحقیق آن است که نام انوشیروان دادگر بوده و شهر شروان را به نام خود بنا نموده و طایفه ٔ سلاطین شیروان نیز از اولاد او بوده اند. (از انجمن آرا) (آنندراج ). اما این وجه تسمیه بی اساس است .
نوگشته کهن شود علی حال
ور نیست مگر که کوه شروین .
ناصرخسرو.
شروین. [ ش َرْ ] ( اِخ )جبال شروین در اطراف تبرستان در نزدیکی دیلم و گیلان واقع شده ، این کوهها، کوههای صعب الوصول و غیر قابل مرور می باشند و در آنجا کوهی بلندتر و پردرخت تر از این کوهها یافت نشود. ( از معجم البلدان ) :
نوگشته کهن شود علی حال
ور نیست مگر که کوه شروین.
شروین. [ ش َرْ ] ( اِخ ) از سرداران معاصر شاپوربن شاپور ذوالاکتاف ساسانی ،که مدتی حکومت روم داشت. حمداﷲ مستوفی گوید: «شروین و خوین معاصر او [ معاصر شاپور ] بودند پادشاه روم را در حالت رحلت پسری کوچک بود پیش شاپور فرستاد که کس را بفرست تا ملک مضبوط دارد و چون پسرم بزرگ شود بدو سپارد. شاپور شروین را فرستاد تا بر ملک روم حاکم شد چون پسر قیصر به حد مردی رسید شروین ملک بدو سپرد. او شروین را اجازه مراجعت نداد و در روم نگهداشت. شروین تا عهد بهرام گور در روم بماند. نام شروین در اشعار پهلوی بسیار است و کتابی است در عشق نامه اورا شروینیان خوانند». ( تاریخ گزیده چ لیدن ص 110 ).
شروین. [ ش َرْ ] ( اِخ ) نام انوشیروان دادگر بوده و شهر شروان را به نام خود بنا نموده و طایفه سلاطین شروان نیز از اولاد او بوده اند و شروین مخفف انوشیروان است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). اما این وجه تسمیه اساس ندارد.
شروین. [ ش َرْ ] ( اِخ ) نام یکی از فرزندزادگان ملک کیوس برادر انوشیروان هم هست. ( برهان ).
شروین. [ ش َرْ ] ( اِخ ) نام یکی از سپهبدان و حکام تبرستان بوده که آن طایفه را ملک الجبال می گفته اند و بعد از او پسرش شهریار که پدر ملوک باوندیه بوده به پادشاهی مازندران رسید. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). شروین بن رستم بن سرخاب بن قارن بن شهریاربن شروین بن سرخاب بن مهر مردان بن سهراب بن باوبن شاپوربن کیوس بن قباد یازدهمین از سپهبدان طبرستان. ( یادداشت مؤلف ). خاقانی در اشاره به اسپهبد طبرستان گوید :
ضامن ارزاق من اوست مبادا که من
دانشنامه عمومی
فهرست نام های مازندرانی
شروین نام دو تن از پادشاهان باوندیان بوده است؛ شروین پسر سرخاب و شروین پسر رستم. نویسندهٔ کتاب مرزبان نامه، از شاهزادگان تبرستان و به نام مرزبان پسر رستم پسر شروین بوده است (یعنی نیای او نامش شروین بوده است). به جز اسپهبدان تبرستان، که اولین نمونهٔ ذکر شده از این نام بوده اند. افراد سرشناس تاریخی یا معاصر دیگری نیز این نام را داشته اند.
شروین به معنای کسی است که همه او را دوست دارند (معشوق مردمان) و همچنین به معنی همیشه پایدار و نامی است برای پسران. در سفینهٔ تبریز، شروین به معنی «معشوق مردمان» آمده است.
در سال ۲۳۱ خورشیدی برابر با ۲۳۷ قمری شهاب سنگی در روستای رسکت واقع در بخش دودانگه در شهرستان ساری، سقوط کرد که به نام «شهاب سنگ اسپهبد شروین» خوانده شد. برخی پژوهشگران برج رسکت را یادمانی چندمنظوره در نزدیکی محل سقوط این شهاب سنگ می دانند.
به مانند شیر. تشکیل شده از شر که مخفف شیر است و وین که در پارسی کهن معنی مانند و بسان می دهد.
دانشنامه آزاد فارسی
(یا: جبالِ شروین) منطقۀ کوهستانی در جنوب شرقی سرزمین طبرستان (مازندران امروزی). شروین از جبال شروین نام گرفته که در جنوب شرقی چرات در منطقه ولوپی واقع شده است و اهالی آن را «سوات» می نامند. اعراب در کتب خود در دورۀ اسلامی جبال شروین را با سوادکوه یکی دانسته اند. شروین نام شخصی است که بر منطقۀ مزبور حکومت می کرد و جبال شروین از او نام گرفته است. اعتمادالسلطنه کتابی در مورد تاریخ و جغرافیای سوادکوه تألیف کرده و آن را التدوین فی شرح احوال جبال شروین نامیده است. جبال (کوه های) شروین صعب العبور و پر از درختان بلند است.
پیشنهاد کاربران
کسی که شر به پا می کند
شر::دعوا
وین::انداختن
من حتی دیدم که یه خانمی اسمشو اشتباهی گذاشتند افشین!!!!
اما در زبان فارسی یک اسم دیگه هم داریم شبیه شروین . اون اسم ، شرمین هست . به معنای با حیا. اگه دوست دارید روی دخترتون این اسمو بگذارید. شرمین دقیقا مثل اسم شروین خوانده میشه. ( به کسر شین ) .
در فرهنگ کردی به معنای مانند شیر، سلطان جنگل ، جسور و بی باک . . . . .
در فرهنگ ایرانی اسم دو تن از شاهزادگان ساسانی
نام کوه صعب العبور در منطقه گیلان و دیلم
در فرهنگ و زبان لری به معنای شیر رو ببین
"شروین" نامی است که روی پسران پارسی گذاشته می شود. "شروین"، "شروینه" و "شروین دخت"، به معنی "دختر شروین" برای دختران پارسی نیز گذارده می شود.
نام شروین در زبان هلندی نیز وجود دارد. فرم هلندی آن Shirwin است و هم معنی شروین در پارسی است.
شروین نام چند تن از شاهزادگان طبرستان، منطقه باستانی ایران ( مازندران و گیلان امروز ) نیز بوده است. در منطقه سوادکوه، واقع در مرکز استان مازندران در ایران، بخشی از سلسله کوههای البرز به نام شروین است، که کوه هایی صعب العبور هستند.
شیروین
به معنی شیر را ببین
شروین::شیر وین
Shirvin
خیلی از اسم ها هستن که هم رو دختر و هم پسر میزارن 😐 مثل آیدین و آوین !!!
که شر به معنی شیر جنگل و پسوند وین در کردی
به معنی مانند است اسم های مشابهی در کردی مانند
آروین بارین لاوین نیز وجود دارد
و در اصل شیر وین بوده است.
دوستان" وین" در کردی به معنی "مانند" است و فکر میکنم "شروین" به معنی "مانند شیر" است.
و اما نام شروین یک نام پسرانه هست که در کتاب سفینه تبریز که صدها سال پیش نوشته شده به معنی کسی هست که همه او را دوست دارند و مورد اشک ( عشق ) همگان واقع می شود. شیروین نامی متفاوت با شروین هست که از دو بخش شیر و وین تشکیل شده که با شروین ارتباطی ندارد.
همچنین گفته می شود شروین برگرفته از انوشکروان یا همان انوشیروان به معنی همیشه جاودان می باشد.
شروین یه اسم اصیل ایرانیه و همچنین اسم چند تا از شاهزادگان تبرستان هم بوده، و معنی دیگش هم یعنی جاودان و همیشگی. .
شروین : /šarvin/ شروین اسم پسر باریشه فارسی است . شروین به معنای ( اَعلام ) 1 ) نام قلعه ی شروان؛ 2 ) نام انوشیروان دادگر؛ 3 ) نام دو تن از پادشاهان سلسله ی طبرستان؛ 4 ) نام باستانی ناحیه ی سوادکوه در مازندران.
درسایت ثبت احوال کشور شروین برای اسم پسرموردتاییداست .
درسایت ثبت احوال کشور شروینه برای اسم پسرموردتاییداست .
آدرس سایت ثبت احوال کشور : https://www. sabteahval. ir/tab - 65. aspx
از اسامی دخترانه مشابه شرمین و شریوان هم در زبان کردی برای دختران استفاده میشود