بادسی. [ دِ ] ( اِخ ) ابومحمد. از محدثان بود، وی از ابوعبداﷲ محمدبن محمدبن بسطام مجالسی را که عبداﷲبن محمدبن ابراهیم بن عبدوس بر او املاء کرد روایت دارد. ابوبکر احمدبن عبدالرحمن از بادسی روایت دارد. ( از معجم البلدان : بادس ).
بادسی. [ دِ ] ( اِخ ) ابویعقوب. سرور اولیای متصوفه مغرب است که در آغاز قرن هشتم هجری میزیسته. رجوع به ترجمه مقدمه ابن خلدون چ 1336 هَ. ش. بنگاه ترجمه و نشر کتاب ص 658 شود.
بادسی. [ دِ ] ( اِخ ) ابویعقوب. سرور اولیای متصوفه مغرب است که در آغاز قرن هشتم هجری میزیسته. رجوع به ترجمه مقدمه ابن خلدون چ 1336 هَ. ش. بنگاه ترجمه و نشر کتاب ص 658 شود.