[ویکی نور] افضل الدین محمد بن حسن مَرَقی کاشانی، معروف به بابا اَفْضَل کاشانی، حکیم، عارف و شاعر ایرانی نیمه دوم سده 6 و نیمه نخست سده 7ق است. وی به سبب داشتن آثار فلسفی به زبان فارسی و نیز سروده هایش، در ایران آوازه ای بلند دارد، بااین همه، شرح زندگانی وی چندان آشکار نیست.
نام او ظاهراً نخستین بار در برخی آثار خواجه نصیر الدین طوسی آمده که خود را شاگرد یکی از شاگردان بابا؛ یعنی کمال الدین محمد حاسب ریاضی دان دانسته است. وی در شرح الاشارات خود نیز که آن را پیش از 644ق / 1246م نوشته است، در نقل یکی از آراء بابا افضل، از او با تعبیر «رحمه الله» یاد می کند و این قرینه ای در باره تاریخ وفات او به دست می دهد، اما در یکی از منابع کهن و معتبر در باره او که رساله ای است با عنوان «مختصر فی ذکر الحکماء الیونانیین و الملیین» (متعلق به اواخر سده 7 یا اوایل سده 8ق)، درگذشت او حدود سال 610ق / 1213م آمده است. بر این اساس، با توجه به اینکه بابا افضل در نامه ای به 60 سالگی خود اشاره کرده، می توان گفت که تولد او پیش از 550ق / 1155م بوده است.
آرامگاه وی در روستای مرق در 42 کیلومتری شمال غرب کاشان است که محراب گچ بری منقوش با آیه هایی به خط ثلث گرداگرد آن از نمونه های ارزشمند هنر دوران مغول و صندوقچه چوبی مشبک آن به شیوه «آلت و لغت» با تاریخ 912ق در شمار بهترین آثار هنری عصر صفوی است.
سرگذشت ابهام آمیز وی موجب شده است که در باره او افسانه ها ساخته و پرداخته شود؛ خویشی خواجه نصیر الدین طوسی با وی و دور ماندن کاشان از گزند مغولان با میانجی گری خواجه طوسی به احترام بابا افضل الدین، شیفتگی پادشاه زنگبار نسبت به بابا که در خدمت او به لباس درویشی درآمد و پس از مرگ وی معتکف آرامگاهش گردید، دیدار شیخ سعدی با بابا افضل، مقام والای او نزد سلطان محمود غزنوی و تعلق خاطر بابا به پسری خیاطپیشه و در نتیجه عزلت گزینی وی در پایان عمر، از آن جمله اند که هیچ یک پذیرفتنی نیست؛ در عین آنکه از شخصیت تأثیرگذار او حکایت دارد.
سهم وی در خدمت به فرهنگ ایرانی، بیش از همه در حوزه ادبیات است. او یکی از بزرگ ترین شاعران در میان حکمای مسلمان به شمار می رود و می توان او را یکی از دو یا 3 تن از برجسته ترین رباعی سرایان دانست. برخی رباعیات او را به ابوسعید ابوالخیر، عمر خیام، اوحد الدین کرمانی، مولوی، خواجه عبدالله انصاری، عطار و دیگران نسبت داده اند. او در رباعیاتش چند جا تخلص خویش را «افضل» آورده است. قدیم ترین مأخذ اشعار فارسی وی، مجموعه «مونس الاحرار فی دقایق الاشعار» تألیف محمد بن بدر جاجرمی است که 6 غزل نیز به نام افضل الدین کاشانی ثبت کرده است. بیشتر رباعی ها و اشعار او بیان اندیشه های حِکمی، به ویژه هشدار به ناپایداری جهان و ذکر حقایق عرفانی است. وی در سروده هایش برخلاف دیدگاه نسبی گرای خیام، از منظر یقینی سخن می گوید که حاصل دانشی یگانه است.
از ویژگی های برجسته کار او این است که آثارش را یا از آغاز به فارسی روان نوشته یا آثار اندکی را که نخست به عربی پرداخته بوده، بعدها به فارسی برگردانده است. وی برخی از آثار عربی حکیمان پیشین را نیز به فارسی درآورده است. فارسی نویسی او برخلاف فیلسوفانی مانند خواجه نصیر الدین و ابن سینا، از روی ترجیح شخصی و نه به خواست دیگران بوده است. شیوه پخته و روان او نزدیک به سبک و اسلوب پیشینیان است؛ چنان که به کاربردن گزاره های کوتاه، خودداری نکردن از تکرار یک واژه هنگام ضرورت و استفاده اندک از ضمیر و واژه های مترادف که همگی از ویژگی های نثر کهن است، در نوشته های فصیح وی فراوان به چشم می خورد. در ترجمه و جایگزینی واژه های فلسفی به زبان فارسی، کار او با کوشش ابن سینا در دانش نامه علایی قابل مقایسه است؛ با این تفاوت که بابا افضل به جنبه های زیبایی شناسانه کاربرد واژه ها اهتمام بیشتری نشان داده است. در این میان، ترجمه او از رساله نفس ارسطو را می توان نمونه ممتازی از ترجمه و نگارش فلسفی به زبان فارسی به شمار آورد.
نام او ظاهراً نخستین بار در برخی آثار خواجه نصیر الدین طوسی آمده که خود را شاگرد یکی از شاگردان بابا؛ یعنی کمال الدین محمد حاسب ریاضی دان دانسته است. وی در شرح الاشارات خود نیز که آن را پیش از 644ق / 1246م نوشته است، در نقل یکی از آراء بابا افضل، از او با تعبیر «رحمه الله» یاد می کند و این قرینه ای در باره تاریخ وفات او به دست می دهد، اما در یکی از منابع کهن و معتبر در باره او که رساله ای است با عنوان «مختصر فی ذکر الحکماء الیونانیین و الملیین» (متعلق به اواخر سده 7 یا اوایل سده 8ق)، درگذشت او حدود سال 610ق / 1213م آمده است. بر این اساس، با توجه به اینکه بابا افضل در نامه ای به 60 سالگی خود اشاره کرده، می توان گفت که تولد او پیش از 550ق / 1155م بوده است.
آرامگاه وی در روستای مرق در 42 کیلومتری شمال غرب کاشان است که محراب گچ بری منقوش با آیه هایی به خط ثلث گرداگرد آن از نمونه های ارزشمند هنر دوران مغول و صندوقچه چوبی مشبک آن به شیوه «آلت و لغت» با تاریخ 912ق در شمار بهترین آثار هنری عصر صفوی است.
سرگذشت ابهام آمیز وی موجب شده است که در باره او افسانه ها ساخته و پرداخته شود؛ خویشی خواجه نصیر الدین طوسی با وی و دور ماندن کاشان از گزند مغولان با میانجی گری خواجه طوسی به احترام بابا افضل الدین، شیفتگی پادشاه زنگبار نسبت به بابا که در خدمت او به لباس درویشی درآمد و پس از مرگ وی معتکف آرامگاهش گردید، دیدار شیخ سعدی با بابا افضل، مقام والای او نزد سلطان محمود غزنوی و تعلق خاطر بابا به پسری خیاطپیشه و در نتیجه عزلت گزینی وی در پایان عمر، از آن جمله اند که هیچ یک پذیرفتنی نیست؛ در عین آنکه از شخصیت تأثیرگذار او حکایت دارد.
سهم وی در خدمت به فرهنگ ایرانی، بیش از همه در حوزه ادبیات است. او یکی از بزرگ ترین شاعران در میان حکمای مسلمان به شمار می رود و می توان او را یکی از دو یا 3 تن از برجسته ترین رباعی سرایان دانست. برخی رباعیات او را به ابوسعید ابوالخیر، عمر خیام، اوحد الدین کرمانی، مولوی، خواجه عبدالله انصاری، عطار و دیگران نسبت داده اند. او در رباعیاتش چند جا تخلص خویش را «افضل» آورده است. قدیم ترین مأخذ اشعار فارسی وی، مجموعه «مونس الاحرار فی دقایق الاشعار» تألیف محمد بن بدر جاجرمی است که 6 غزل نیز به نام افضل الدین کاشانی ثبت کرده است. بیشتر رباعی ها و اشعار او بیان اندیشه های حِکمی، به ویژه هشدار به ناپایداری جهان و ذکر حقایق عرفانی است. وی در سروده هایش برخلاف دیدگاه نسبی گرای خیام، از منظر یقینی سخن می گوید که حاصل دانشی یگانه است.
از ویژگی های برجسته کار او این است که آثارش را یا از آغاز به فارسی روان نوشته یا آثار اندکی را که نخست به عربی پرداخته بوده، بعدها به فارسی برگردانده است. وی برخی از آثار عربی حکیمان پیشین را نیز به فارسی درآورده است. فارسی نویسی او برخلاف فیلسوفانی مانند خواجه نصیر الدین و ابن سینا، از روی ترجیح شخصی و نه به خواست دیگران بوده است. شیوه پخته و روان او نزدیک به سبک و اسلوب پیشینیان است؛ چنان که به کاربردن گزاره های کوتاه، خودداری نکردن از تکرار یک واژه هنگام ضرورت و استفاده اندک از ضمیر و واژه های مترادف که همگی از ویژگی های نثر کهن است، در نوشته های فصیح وی فراوان به چشم می خورد. در ترجمه و جایگزینی واژه های فلسفی به زبان فارسی، کار او با کوشش ابن سینا در دانش نامه علایی قابل مقایسه است؛ با این تفاوت که بابا افضل به جنبه های زیبایی شناسانه کاربرد واژه ها اهتمام بیشتری نشان داده است. در این میان، ترجمه او از رساله نفس ارسطو را می توان نمونه ممتازی از ترجمه و نگارش فلسفی به زبان فارسی به شمار آورد.
wikinoor: باباافضل_کاشانی،_محمد_بن_حسین