پک زدن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
پک زدن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) یک بار دود دادن سیگار و چپق و قلیان و غیره کشیدن دود کشیدن با نفس عمیق سیگار را کشیدن .
لغت نامه دهخدا
پک زدن. [ پ ُ زَ دَ ] ( مص مرکب ) یک بار دود غلیان و سیگار و چپق و مانند آنرا بدهان و گلو درکشیدن.
پیشنهاد کاربران
( ( آرزو سیگار روشن کرد پک زد دود رابیرون داد. "سر خودت شیره نمال هنور عاشق اسفندیاری و منتظر برگشتنش از ان سر دنیا بزک نمیر بهار می یاد . ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 25. ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 25. ) )
کلمات دیگر: