کلمه جو
صفحه اصلی

مری ولستون کرافت

دانشنامه عمومی

مری وُلستون کرافت (به انگلیسی: Mary Wollstonecraft) (زادهٔ ۲۷ آوریل ۱۷۵۹ در ناحیه «اسپیتال فیلد» در حومهٔ لندن - درگذشتهٔ ۱۰ سپتامبر ۱۷۹۷). ادیب و نویسنده انگلیسی است.
احقاق حقوق زنان
ماری: یک داستان
مری ولستون کرافت از نویسندگان و فیلسوفان قرن هجدهم بریتانیا بود. او هوادار برابری اجتماعی و آموزشی برای زنان بود. اثر مشهور وی احقاق حقوق زنان* که در سال ۱۷۹۲ منتشر گردید از متون کلاسیک فمینیستی محسوب می شود. او رمان ها و مقالات متعدد و همچنین سفرنامه و تاریخ انقلاب فرانسه را نگاشته است.
مری ولستون کرافت مدتی به معلمی پرداخت و چند کتاب از جمله رمان Mary: a fiction را منتشر کرد. پس از آن در مؤسسه انتشاراتی جیمز جانسون که ناشرش بود مشغول به کار شد. با آغاز انقلاب کبیر فرانسه مری در سال ۱۷۹۲ به پاریس رفت تا شاهد انقلاب باشد. در آنجا با گیلبرت ایملی که سروانی آمریکایی بود زندگی کرد و نخستین دخترش فانی ایملی را در بهار ۱۷۹۴ به دنیا آورد. رابطه آنها تا سال بعد به تیرگی گرایید و مری خودکشی ناموفقی کرد. پس از آن به لندن بازگشت و دوباره به کار در مؤسسه انتشاراتی جانسون پرداخت. جانسون گروه انقلابی بانفوذی را نیز هدایت می کرد و مری به عضویت این گروه درآمد. دیگر اعضا عبارت بودند از:ویلیام گادوین، توماس پین، توماس هول کرافت، ویلیام بلیک و ویلیام ووردزورث.
اشتیاق شدید به حقوق طبیعی در اواخر سدهٔ هجدهم، برخی از افراد را به ناچار به طرح مسئلهٔ حقوق زنان سوق داد. مری ولستون کرافت در پاسخ به تأملاتی در باب انقلاب در فرانسه نوشتهٔ ادموند برک، کتاب دفاع از حقوق انسانها را نوشت که در آن ادعا کرد: «حقی که یک انسان در بدو تولد از آن برخوردار است درجه ای از آزادی، تمدن و دین است که با آزادی دیگر اشخاصی که با او در جامعه زندگی می کنند، سازگار است.»

نقل قول ها

مری وُلستون کرافت (به انگلیسی: Mary Wollstonecraft) (زادهٔ ۲۷ آوریل ۱۷۵۹ در ناحیه «اسپیتال فیلد» در حومهٔ لندن - درگذشتهٔ ۱۰ سپتامبر ۱۷۹۷). ادیب و نویسنده انگلیسی است.
• «شما را در مقام یک قانون گذار مورد خطاب قرار می دهم، تصور کنید، در شرایطی که مردان از آزادی بهره منداند و اجازه دارند راجع به خوشبختی خود تصمیم بگیرند، این رضایت ظلمی در حق زنان مطیع نیست، حتی اگر قویاً باور داشته باشید باید طوری رفتار کنید که به بهترین نحو خوشحالی آن ها را برانگیزید؟ اگر زنان در موهبت تعقل با مردان شریکند، چه کسی حق قضاوت را در انحصار مردان قرار داده است؟» -> انقیاد زنان
• «اجازه دهید هیچ اجبار از پیش تعیین شده ای در جامعه نباشد و قانون جاذبهٔ عمومی حاکم شود، آنگاه جنس ها در جای مناسب خود قرار خواهند گرفت. در این شرایط هرچه قوانین منصفانه تر بیشتری در قبال شهروندانتان اعمال کنید، ازدواج مقدس تر می شود: مردان جوانتان همسرانشان را از سر محبت انتخاب می کنند و دوشیزگانتان اجازه می دهند تا عشقْ پوچی و بطالت را ریشه کن کند.» -> انقیاد زنان
• «جنسیت همیشه قدرت را در دست داشته است...» -> انقیاد زنان
• «اکثریت همیشه اسیر اقلیتند؛ و هیولاهایی که درک محدودی از برتری انسانی داشته اند، به هزاران نفر از هم نوعانشان ستم کرده اند. چرا مردانی که از برترین موهبت ها برخوردارند تسلیم چنین خفتی شده اند؟ زیرا این مسئله به طور عمومی پذیرفته شده است که پادشاهان در توانایی و فضیلت بالاتر از مردان معمولی اند – ولی آیا آن ها با درجه ای از تکریم که اهانتی به عقل است رفتار نکرده و نمی کنند؟» -> انقیاد زنان
• «اینکه تا امروز نیرویی ظالم بر جهان حکمرانی می کرده است و اینکه علم سیاست در کودکی خود به سر می برد از امتناع فلاسفه برای ارائهٔ مفیدترین معرفت ها به کسی که تشخیص را محدود می کند، آشکار می شود.» -> انقیاد زنان
• «این حقیقت که محترم ترین زنان، مظلوم ترین آنان هستند بسیار ناراحت کننده است و در عین حال تأثیر مبارکی از تمدن به شمار می آید!» -> انقیاد زنان
• «به نظر من نویسندگانی که انسان را مجبور به گشتن در پی انسان، مستقل از موقعیت اجتماعیش یا تزئینات احساسات ظاهریش می کنند، عملاً نویسندگان مفیدی هستند.» -> انقیاد زنان
• «اگر مردان سخاوتمندانه زنجیرهای ما را پاره کنند، و به جای این تمکین برده وار از دوستی ای عقلانی خشنود شوند، آنگاه ما را دخترانی مراقب تر، خواهرانی مهربان تر، همسرانی وفادارتر، مادرانی عاقل تر و در یک کلام شهروندانی بهتر خواهند یافت. بعد، ما باید با محبتی واقعی به آن ها عشق بورزیم، زیرا باید بیاموزیم که به خودمان احترام بگذاریم. در این صورت است که آرامشِ ذهنیِ مردی شایسته با پوچی بی اساس همسرش خدشه دار نمی شود؛ و بچه ها به آغوشی غریبه فرستاده نمی شوند و برای همیشه در آغوش مادرانشان آرام می گیرند.» -> انقیاد زنان
• «زنی که خودش نان خود را درمی آورد بسیار محترم تر از زیباترینِ زنان است!» -> انقیاد زنان


کلمات دیگر: