کلمه جو
صفحه اصلی

ال پاچینو

دانشنامه عمومی

آل پاچینو. آلفردو جیمز «اَل» پاچینو (زادهٔ ۲۵ آوریل ۱۹۴۰) بازیگر و کارگردان آمریکایی است. او بیشتر برای شیوهٔ بازیگری سبک متد، پرشور و برون گرا خود و با بازی در سه گانهٔ پدرخوانده و فیلم های بعدازظهر سگی، بوی خوش زن و صورت زخمی شناخته می شود. او تا به حال هشت بار نامزد دریافت جایزهٔ اسکار شده است. پاچینو در سال ۱۹۹۲ با بازی در نقش سرهنگ فرانک اسلید در فیلم بوی خوش زن توانست جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را به دست آورَد. لقب پاچینو «سلطان» است و او را شاهکار بازیگری در تمام ادوار تاریخ سینمای جهان می دانند.
۱۹۶۹ - جایزه دراما دسک برای عملکرد فوق العاده
۱۹۷۵ - جایزه گلدن اپل
۱۹۷۶ - نامزد و کسب رتبه دوم جایزه برگزیده مردم
۱۹۷۷ - برنده جایزه تونی
۱۹۹۲ - جایزه تعالی بازیگری در فیلم جشنواره فیلم بوستون
۱۹۹۴ - جایزه افتخاری شیر طلایی جشنواره بین المللی فیلم ونیز
۱۹۹۶ - جایزه دونوستیا برای یک عمر دستاورد جشنواره بین المللی فیلم سن سباستین
۱۹۹۶ - جایزه گاتهام برای یک عمر دستاورد
۲۰۰۰ - جشن بزرگداشت در جامعه فیلم مرکز لینکلن
۲۰۰۱ - جایزه سیسیل ب دومیل جوایز گلدن گلوب
۲۰۰۵ - جایزه فیلمخانه آمریکا
۲۰۰۶ - حامی افتخاری انجمن فلسفه دانشگاه های برتر جهان
۲۰۰۷ - جایزه یک عمر دستاورد بنیاد فیلم آمریکا
۲۰۰۹ - جایزه ستلایت ویژه داوران برای بهترین بازیگر فیزیکی
۲۰۰۹ - جایزه یک عمر دستاورد جشنواره بین المللی فیلم رم
۲۰۱۱ - دریافت مدال ملی هنر
۲۰۱۱ - جایزه افتخاری فیلمساز جشنواره بین المللی فیلم ونیز
۲۰۱۱ - شیر طلایی دگرباشان جنسی جشنواره بین المللی فیلم ونیز
۲۰۱۲ - جایزه ولتا رئیس جمهور ایرلند در جشنواره بین المللی فیلم دوبلین جیمسون
پاچینو در سال ۱۹۶۹ و با بازی در فیلم ناتالی و من توانست خود را به عنوان یک بازیگر قدرتمند معرفی کند، اما بازی وی در مجموعه فیلم های سه قسمتی پدرخوانده نام وی را در لیست برترین ها قرار دارد. آل پاچینو بخاطر بازی در پدرخوانده برای اولین بار نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. او همچنین بخاطر بازی در فیلم های سرپیکو، بعدازظهر سگی، پدرخوانده: قسمت دوم و و عدالت برای همه … نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد و همچنین به خاطر بازی در گلن گری گلن راس و دیک تریسی نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. در ضمن پاچینو دو بار برنده جایزه امی برای سریال های تو جک را نمی شناسی و فرشتگان در آمریکا شده است. جایزه امی، جایزه اسکار تلویزیونی است.
آل پاچینو متولد شهر نیویورک شرق هارلم است. پدرش سالواتوره، کارمند شرکت بیمه از نسل ایتالیایی-آمریکایی بود و مادرش رز نام داشت. پدر بزرگ و مادر بزرگ او در اصل اهل سیسیل بودند. زمانی که پاچینو ۲ سال بیشتر نداشت، پدر و مادرش از هم جدا شدند. مادرش به باغ وحش برانکس نقل مکان می کند تا با والدینش زندگی کند و پدرش نیز به کالیفرنیا رفته و به عنوان فروشنده بیمه و رستوران دار فعالیت می کند. پدر بزرگ و مادر بزرگ آل پاچینو از طرف مادری و هم از طرف پدری اهل سیسیل، ایتالیا هستند. وی در دوران جوانی و در حالی که بیش از ۲۲ سال از زندگی اش نمی گذشت، مادرش را از دست داد. پاچینو پیش از مرگ مادرش، زندگی چندان لذت بخشی را پشت سر نگذاشته بود و چون والدینش خیلی زود از هم جدا شده بودند مجبور شد به همراه مادرش به خانه پدربزرگش نقل مکان کرده و در آنجا اقامت کند.
در زمانی که آل پاچینو ۱۰ سال بود، بین دوستانش مشهور به سانی بود و خیلی دوست داشت که بازیکن بیسبال شود. دوستانش وی را بازیگر نیز خطاب می کردند. در دوران مدرسه زیاد فعال نبوده و خیلی از کلاس هایش، بجز کلاس انگلیسی، شرکت نمی کرد و نهایتاً نیز در سن ۱۷ سالگی ترک تحصیل کرد. مادرش با تصمیم ترک تحصیلش مخالف بود که به همین دلیل با هم بحث شدیدی کرده و در آخر آل پاچینو از خانه فرار می کند. در این دوره بود که وی برای کسب درآمد شروع به انجام کارهایی مانند پیغام رسانی یا نیروی خدماتی و نظافتی می کند. آل پاچینو از سن ۹ سالگی روی به کشیدن سیگار آورد و ماریجوانای معمولی مصرف می کرد اما هیچوقت مواد مخدر سنگین مصرف نکرد و معتاد نبود. دو نفر از بهترین دوستانش بخاطر مصرف بیش از حد مواد مخدر جان خود را از دست دادند. آل پاچینو همچنین بسیار دعوا کرده و در مدرسه به عنوان شخصی دردسرساز مشهور شناخته می شد.در نوجوانی شروع به بازیگری در نمایش های زیرزمینی کرد، ولی با پذیرش وی در اکتورز استودیو مخالفت شد. پاچینو برای اولین بار بعد از چهار سال در اچ بی استودیو تست داده بود. سپس وی به استودیوی دیگر برای نمایش پیوستد که در آنجا با معلم بازیگری به نام چارلی لایتون آشنا می شود که بعدها این دو دوستان نزدیک هم می شوند. در این دوره آل پاچینو بیکار بوده و شب ها را در خیابان، تئاتر یا خانه دوستانش می خوابید. در سال ۱۹۶۲ مادرش در سن ۴۳ سالگی از دنیا می رود و در همان سال، پدربزرگش مادری اش نیز از دنیا می رود. لی استراسبرگ اولین استاد او بود. او پس از مرگ مادر تمام وقت خود را صرف نمایش کرد، برای تجدید روحیه اش دو نمایش شاد برای کودکان اجرا کرد که در جک و لوبیای سحرآمیز و ماجراهای خیز بلند سر انجام موفق شد پول لازم برای ثبت نام در مدرسه بازیگری هربرت برگهوف را به دست بیاورد. آنجا زیر نظر چارلز لاتن آموزش خود را به عنوان یک بازیگر آماتور آغاز کرد.

دانشنامه آزاد فارسی

آل پاچینو. آل پاچینو (۱۹۴۰)(Pacino, Al)
بازیگر امریکایی سینما. در فیلم هایی همچون پدرخوانده(۱۹۷۲)، سرپیکو(۱۹۷۳)، و صورت زخمی(۱۹۸۳) نقش هایی پرقدرت و درون گرا ولی خشن ایفا کرده است. دیک تریسی(۱۹۹۰) نقش کمدی را نیز به گسترۀ توانایی هایش افزود. برای فیلم بوی خوش زن(۱۹۹۲) برندۀ جایزۀ اسکار شد. پاچینو در نیویورک به دنیا آمد. در اَکتورز استودیو، شیوۀ بازیگری را از لی استراسبرگآموخت. پیش از آن که وارد عالم سینما شود در تئاتر فعالیت داشت. از دیگر فیلم های اوست: روش کارلیتو(۱۹۹۳)، فیلم تبهکارانه و تحسین شده از سوی منتقدان؛ مخمصه(۱۹۹۵) که در آن پاچینو در مقابل رابرت دِنیروبازی کرده است؛ دانی براسکو(۱۹۹۷)، افشاگر(۱۹۹۹).

نقل قول ها

آل پاچینو. آل پاچینو (۱۹۴۰) بازیگر و کارگردان آمریکایی و از برندگان جایزه اسکار
• «آسان است که چشم ها را فریب دهی، امّا فریب دادنِ قلب ها آسان نیست.»• «غرور گناه مورد علاقه من است.»• «من به بادیگار نیاز ندارم، خودم بچهٔ برنکسِ پایین ام!»• «زندگی در اوج شهرت به جهنم می ماند. یاد گرفته ام که در زندگی چگونه با شهرت کنار بیایم. پیش آمده که سال ها به یک خواربار فروشی نرفته ام یا در پیاده رو قدم نزده ام. برای فرزندانم سخت است که با من به اماکن عمومی بروند. شهرت الان با شهرت در ۲۰ سال پیش خیلی تفاوت کرده است. نمی دانم که چرا شهرت امروزه تا این اندازه به زندگی در جهنم تبدیل شده است! اگر در زندگی ام لحظه نادری پیش بیاید که بتوانم بدون آنکه کسی من را بشناسد به جایی بروم در واقع آن لحظه لوکس ترین لحظه زندگی ام خواهد بود.»• «پول هیچگاه در زندگی ام مهم نبوده است. در زندگی ام زمانیکه جوان بودم آدم ولخرجی بود: پس از دانشگاه اغلب بیکار بودم، حتی چند روز مجبور شدم، جلوی یک مغازه در خیابان بخوابم ولی هیچگاه انسان مادی نبوده ام اگرچه در حال حاضر سبک زندگی ام چنین چیزی را به من تحمیل می کند.»• «سخت کوشی را از پدربزرگ گچ کارم یاد گرفتم. پدربزرگم، «جیمز جراردی»، سخت کوش بودن را به من آموخت، او یک یک گچ کار بود و در ضمن در کنار این کار در هر کار دیگری نیز تبحر داشت که در واقع کار را لذت زندگی می دانست. آنچنان که من با این طرز تفکر بزرگ شدم و اکنون این لذت از کار است که من را به ادامه کار ترغیب می کند.»• «طلاق والدینم، نوجوانی ام را با مشکل روبرو کرد. اگرچه یک نوجوان خارج از کنترل نبودم ولی با از این مسئله چندان هم دور نبودم، معلمانم به این نتیجه رسیده بودند که من به پدر نیاز دارم. والدینم زمانی که من تنها ۲ سال داشتم از یکدیگر جدا شدند، پس از آن پدرم در زندگی حضور نداشت. می خواهم که من در رابطه با فرزندانم اینگونه نباشم (جولی ۲۵ ساله و دوقلوهای ۱۴ ساله ام آنتون و اولیویا). می خواهم رفتار مسئولانه ای نسبت به آنها داشته باشم و زمانم را میان آنها تقسیم کنم.»• «فرزندانم زندگی ام را هدفمند کردند. قبل از اینکه این سه فرزندم را داشته باشم، در زندگی بی هدف دور خودم می گشتم. بازیگری هم همه چیز من بود ولی اکنون به خاطر آنها، بازیگری تنها بخش کوچکی از زندگی ام را به خود اختصاص داده است.»• «بدترین خاطره زندگیام از دست دادن مادرم و پدربزرگم در یک سال است. مادر و پدربزرگم، مهمترین افراد زندگی ام بودند و زمانی که تنها ۲۲ سال داشتم هر دو آنها را در یک سال از دست دادم و همین مسئله مرا به بیراهه کشاند آنچنانکه زندگی در دهه ۷۰ بر باد رفت ولی سرانجام در سال ۱۹۷۷ تصمیم گرفتم که اعتیادم به مشروبات الکلی را ترک کرده و به کارم چسپیدم.»• «علاقه ای به شبکه های اجتماعی ندارم. متوجه ارزش و قدرت رسانه های اجتماعی هستم ولی امور مربوط به این شبکه ها را خودم شخصاً انجام نمی دهم. یک صفحه فیس بوک دارم که حدود ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر آن را لایک کرده اند، واقعاً این چه معنایی می دهد؟ نمی دانم، البته من داشتن این صفحه را به عنوان ابزاری برای دریافت پیام های شما ارزشمند می دانم.»• «مایکل کورلئونه سخت ترین نقش کارنامه کاری ام بوده است، می خواستند مرا اخراج کنند. نقش «مایکل کورلئونه» در فیلم «پدرخوانده» سخت ترین نقشی بوده که من در همه این سال ها بازی کرده ام. من او را یک گانگستر نمی دیدم، من قدرت او را با تمام ابهام و پیچیدگی اش حس می کردم. متأسفانه استودیو در ابتدا متوجه این مطلب نبود و به فکر این بود که این نقش را از من بگیرد و این درست همان سال های ابتدایی ورود من به حرفه بازیگری بود. یک پروژه مهم سینمایی با حضور «مارلون براند» و در این دوره هیچ کس جز «فرانسیس» (فورد کاپولا) مرا نمی خواست.»• «پدربزرگ و مادربزرگم اهل شهری در سیسیل با نام کورلئونه هستند. چنین تشابهی آیا سرنوشت است؟ بله ممکن است؛ ولی خوب خیلی عجیب است، زندگی پیچیدگی های بسیاری دارد.»• «مردم فکر می کنند که میان من و رابرت دنیرو رقابت و هم چشمی است. من او را به خوبی می شناسم، او یکی از دوستانم است و موقعیت های مشابه زیادی برایمان روی می دهد. من عاشق نقش های کمدی او هستم. او حقیقتاً بازیگر با استعدادی است.»

پیشنهاد کاربران

این که توقع داشته باشی
دیگران باهات خوب باشن
چون تو باهاشون خوبی
مثله اینکهگرگ تورو نخوره
چون توهم اونو نمیخوری


کلمات دیگر: