کلمه جو
صفحه اصلی

مرتضی کلانتریان

دانشنامه عمومی

مرتضی کلانتریان (زادهٔ ۱۳۱۱ تنکابن - درگذشتهٔ ۱۲ خرداد ۱۳۹۸ تهران)، قاضی، وکیل و مترجم ایرانی بود که بسیاری از آثار بزرگ ادبی را برای نخستین بار به زبان فارسی ترجمه کرده است. او به ترجمه آثار نویسندگانی می پرداخت که در ایران شناخته شده نبودند و با این کار، آنان را به ایرانیان، معرفی کرد.
لطف دیررس نوشته آلن پیتون، ۱۳۴۸، (نخستین ترجمه و با کمک عبدالله توکل)
دایی من بنژامن، کلود تیلیه، ۱۳۵۶
اشتباه رمانی از آنتونیس ساماراکیس، انتشارات آگاه، ۱۳۵۶
مرگ کثیف، پی یر-ژان رمی، ۱۳۵۶، (با کمک مصطفی رحیمی)
رؤیا و تاریخ آمریکا در دو قرن، نوشتهٔ کلود ژولین، انتشارات آگاه، ۱۳۵۷
سیمای زنی در میان جمع رمانی از هاینریش بل، نشر آگه، ۱۳۶۲
وجدان زنو رمانی از ایتالو اسووو، انتشارات آگاه، ۱۳۶۳
حقوق بین الملل در جهانی نامتحد، آنتونیو کاسسه، ۱۳۷۰
منم فرانکو، مانوئل واسکس مونتالبان، ۱۳۷۵
خاطرات یک بچه ناقل، لوئیجی برتلی (وامبا)، ۱۳۷۵
نقش زور در روابط بین الملل، آنتونیو کاسسه، ۱۳۷۵
بررسی یک پرونده قتل، زیر نظر میشل فوکو، نشر آگه، ۱۳۷۵
قرارداد اجتماعی اثر ژان ژاک روسو، نشر آگه، ۱۳۷۹، (با کمک مصطفی رحیمی)
رساله ای کوچک درباره فضیلت های بزرگ، آندره کنت-اسپونویل، ۱۳۷۹
یک رأی داوری و دو نقد، رنه ژان دوپونی، ژان فلاوین لالیو و فرانسوا ریگو، ۱۳۷۹
ادبیات و حقوق و فلسفه حقوق، میشل تروپه، ۱۳۸۱
بشریت و حاکمیت ها؛ سیری در حقوق بین الملل، مونیک شمیلیه ژانرو، ۱۳۸۲
اندیشه های حقوقی، فیلیپ مالوری، ۱۳۸۲
مرد رؤیاها: زندگی نامهٔ جان رید، اثر رابرت روزنستون، نشر چشمه، ۱۳۸۴
ظرافت جوجه تیغی رمانی از موریل باربری، انتشارات کندوکاو، ۱۳۸۸
دیدار به قیامت، اثر پیر لومتر؛ تهران: نشر آگاه‏‫، ۱۳۹۴ (شابک ‎۹۷۸-۹۶۴-۴۱۶-۳۴۵-۶). برنده جایزه گنکور ۲۰۱۳
افسانه پدران ما، سورژ شالاندن
او طرفدار دو کتاب تاریخ بیهقی نوشته ابوالفضل بیهقی و تاریخ مشروطه ایران نوشته احمد کسروی بود.
وی پس از پایان تحصیلات متوسطه، در رشته حقوق مشغول به تحصیل شد. او پس از دریافت مدرک کارشناسی در ایران، در دانشگاه پاریس دکترای حقوق گرفت و پس از بازگشت به ایران در مقام قاضی دادگاه مشغول به کار شد. او پس از بازنشستگی به شغل وکالت روی آورد. اما وکالت را نیز ادامه نداد و به ترجمه متون ادبی و حقوقی روی آورد.
البته او از همان سال های نخست زندگی به ادبیات علاقه مند بود. او می گوید:

دانشنامه آزاد فارسی


(۱۳۱۱ تنکابن - خرداد ۱۳۹۸ تهران)
مترجم، قاضی دادگستری و وکیل ایرانی. در رشته ی حقوق موفق به اخذ مدرک دکترا از دانشگاه پاریس شد. از سال 1341 تا 1362 در کسوت قاضی دادگستری مشغول به کار بود و در همین حین، به ترجمه ی آثار ادبی و حقوقی می پرداخت. بعد از بازنشستگی، برای مدتی در حرفه ی وکالت به کار پرداخت، اما خیلی زود از این شغل کناره گیری کرد و به شکل تمام وقت مشغول ترجمه شد.
کلانتریان مجموعه ای وسیع و متنوع از آثار را به فارسی برگردانده است. در واقع، یکی از نکات برجسته در کار وی به عنوان مترجم، شناساندن بسیاری از نویسندگان مطرح جهانی به مخاطبان فارسی زبان است. او ایتالو اسوو را با رمان وجدان زنو به بازار نشر ایران معرفی کرد، اثری که از آن به عنوان یکی از بزرگ ترین رمان های دوره ی مدرن یاد می کنند. همچنین، در اواخر دهه ی پنجاه رمان مرگ کثیف پی یر ژان رمی را ترجمه کرد که یکی از نمونه های «رمان نو» فرانسه است و این انتخاب در حالی صورت گرفت که جامعه ی ادبی ایران آشنایی چندانی با این جنبش ادبینداشت. سیمای زنی در میان جمع نوشته یهاینریش بل، از دیگر رمان های مهمی است که کلانتریان به فارسی برگردانده است. به جز نویسندگان کهنه کار و تثبیت شده، کلانتریان آثاری از نویسندگان جدیدتر نیز ترجمه کرده که اتفاقاً با استقبال بسیار خوبی در ایران مواجه شده اند؛ از جمله: ظرافت جوجه تیغی نوشته ی موریل باربری و دیدار به قیامت نوشته ی پی یر لومتر.
علاوه بر این ها، کلانتریان آثاری در زمینه ی حقوق و سیاست و اندیشه ی اجتماعی نیز ترجمه کرده است. از جمله ی مهم ترین این آثار، سیری در حقوق بین الملل و بشریت ها و حاکمیت نوشته ی مونیک شمیلیه ژانرو و قرارداد اجتماعی نوشته ی ژان ژاک روسواست.
کلانتریان مترجمی گوشه گیر بود و در محافل ادبی کشور حضور نداشت. او در تنها مصاحبه ی تمام دوران کاری اش، از میل به مطالعه در عزلت به عنوان یکی از انگیزه های اصلی اش برای ترجمه یاد کرده بود. این مترجم دقیق و پرکار، صبح روز دوازدهم خرداد سال 1398، در سن هشتاد و هفت سالگی از پنجره ی آپارتمان خود سقوط کرد و جان سپرد. در حالی که گمانه های اولیه بر خودکشی وی اجماع داشت، پسر او این نظر را رد کرد و در گزارش اولیه ی پلیس نیز ضعف و عدم تعادل او به عنوان دلیل سقوط و مرگ اعلام گردید.
منابع:
رونامه ی شرق، دوشنبه 13 خرداد 1398؛ «مترجمی در سایه»، گفتگو با مرتضی کلانتریان، سالنامه ی روزنامه ی شرق، 1390.

نقل قول ها

مرتضی کلانتریان (؟) مترجم ایرانی است که بسیاری از آثار بزرگ ادبی را برای نخستین بار به فارسی ترجمه کرده است.
• «انسانی بودن کار برای من مسئله اساسی است. یعنی آنچه در یک کتاب برای من مهم است، ارزش انسان و انسانیت است. صرف نظر از هرگونه مذهب و اندیشه ای که دارند، هر کجا که زندگی می کنند، مسئله انسانیت برای من اولویت دارد. در نتیجه همین که کتابی جنبه انسانی موضوع را همان گونه که من بپسندم بیان کند، آن کتاب را بدون تردید و تأمل ترجمه می کنم، خواه نویسنده اش ناشناس باشد خواه از نویسنده ای مشهور، تمام ترجمه های من در حوزه ادبیات، کتاب هایی است که با طرز تفکر نویسندگانش احساس نزدیکی می کنم و در همه آنها انسان و ارزش های انسانی جایگاه اصلی را دارد.»، ۱۳۹۵ -> مصاحبه با روزنامه ایران
• «پس از ترجمه و انتشار چند عنوان کتاب دیگر خیلی مغرور و از خود راضی شده بودم. دوست نازنینی داشتم به اسم خانم فردوس وزیری – بانوی قصه های کودکان ایران- که بیش از پانصد قصه برای بچه ها نوشت اما امروز متأسفانه کسی اسمش را حتی به خاطر ندارد، پس از پایان ترجمه کتاب «رؤیا و تاریخ»، از خانم وزیری خواستم که این کتاب را با هم بخوانیم، چند صفحه که خواندیم دیدم ایرادهایی می گیرد، ایرادهای بنی اسرائیلی به نظرم آمد. به او گفتم تو آنقدر برای بچه ها نوشتی که طرز فکر و نحوه نوشتنت هم بچگانه شده است، تو اصلاً قدرت درک یک نثر سنگین وتاریخی را نداری، حتی نمی توانی نثر کلود ژولین را بفهمی. گفت راست می گویی، واقعیت همین است که گفتی. تو دکترای حقوق داری قاضی هستی و کتاب های زیادی ترجمه کردی. عقلم به این چیزها قد نمی دهد. اما این ترجمه ها را ببر در خانه چند صفحه را بخوان. اگر باز هم دیدی که نثرت شلاقی پرطنطنه، سنگین و سیاسی نیست، چه بهتر که به همین صورت چاپ کنی. اما اگر دیدی که این طور نیست چون آدم منصفی هستی و حق با من است جمله هایت را بساب و صیقل بزن تا ساده تر و روان تر شود. در خانه وقتی ترجمه ام را دوباره مرور کردم دیدم نثر من آن قدر دست انداز دارد که از خودم خجالت کشیدم و از آن پله های غرور پایین آمدم.»، ۱۳۹۵ -> مصاحبه با روزنامه ایران
• «علاقه من به ادبیات از مطالعه کتاب های چاپ پنگوئن شروع شد و آن موقع اکثر آثار متعلق به آمریکا و انگلیس بوده است و بعد مترجمانی که ما در اینجا داشتیم از ادبیات انگلیسی ترجمه می کردند مثل نجف دریابندری که در کارش سطح خیلی بالایی دارد. یعنی از نخستین نویسندگانی که برایم مطرح بودند فاکنر، همینگوی، دوس پاسوس و... بود. این ادبیات نخست مرا جذب کرد تا وقتی که وارد فرانسه شده و با ادبیات فرانسه و نویسندگانش آشنا شدم چون خواندن آثار به زبان اصلی یک حالت دیگری به آدم می دهد یک نوع آلودگی خاصی به آن زبان و ادبیات ایجاد می کند و انسان را دچار خودش می کند.»، ۱۳۹۵ -> مصاحبه با روزنامه ایران


کلمات دیگر: