کلمه جو
صفحه اصلی

ابراهیم رهبر

دانشنامه عمومی

ابراهیم رهبر (زاده ۱۳۱۷ در صومعه سرا) از نویسنده های ایرانی دههٔ پنجاه شمسی است.متولد بجای زاده.
دود، تهران: سازمان تدارک و نشر، ۱۳۴۹
من در تهرانم، تهران: شبگیر، ۱۳۵۲ (تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم: ۱۳۵۶)
سوگواران، تهران: گلستان، ۱۳۵۳(تهران: گلشایی، ۱۳۵۴/تهران: گام، ۱۳۵۷)
چاپ آخر زندگی، تهران: نشانه، ۱۳۷۴
در شهری کوچک، تهران: خودرنگ، ۱۳۸۰
شاهد رسمی، تهران: خودرنگ، ۱۳۸۰ (تهران: نگاه، ۱۳۸۲)
نام کسما، تهران: ابراهیم رهبر، ۱۳۸۳
دود و آه، تهران: مس، ۱۳۸۳
ابراهیم رهبر در سال ۱۳۱۷ در صومعه سرا از توابع گیلان به دنیا آمد. وی دانش آموختهٔ رشتهٔ زمین شناسی (۱۳۴۴) و بازنشستهٔ ادارهٔ کشاورزی (۱۳۵۹) است که در حاضر تمام وقت به کار داستان نویسی اشتغال دارد.
نخستین داستان هایش از سال ۱۳۴۳ در جنگ طرفه و مجله بازار ویژه ادبیات و هنر به چاپ رسید او از نویسندگانی است که خوب شروع کرد اما شهرتش دوامی نیافت. نخستین داستان هایش بهترین کارهایش را تشکیل می دهند، با گذشت زمان، تازگی دید و قدرت توصیف اولیه اش را از دست داد و به تکرار مضمون های شایع در بین نویسندگان شمالی پرداخت.
در اردیبهشت ماه ۱۳۴۴ مجله اندیشه و هنر داستان «چهارجهت اصلی» رهبر را منتشر کرد. این داستان موجز که در فضایی عصبی و سوررئالیستی می گذرد، رهبر را به عنوان نویسنده ای مستعد شناساند. زندگی دلتنگ کننده در شهر کوچک صومعه سرا زمینه ساز داستان های نخستین رهبر است. داستان های مجموعه داستان «دود» منتشر شده در سال ۱۳۴۹ با فضای ابری، جنگل های مه گرفته، غروب های اندوهناک، جاده های بارانی و توتون کاران مغموم، تصویری گرفته و گیرا از شمال ارائه می کنند. رهبر در مجموعهٔ «سوگواران» (۱۳۵۳) از داستان به منظور توصیف های فولکوریک استفاده می کند. سوگواران وصفی دقیق از عزاداری ماه محرم در شهری گیلان است و... اما در مجموعهٔ «من در تهرانم» (۱۳۵۲)، از دید یک شهرستانی سرگردان جو دلمردهٔ پایتخت، آشفتگی زندگی در تهران را به عنوان نمونه ای از بی نظمی اجتماعی و روحی بازتاب می دهد و چشم انداز تاریکی از شهر بزرگ ترسیم می کند... در بهترین داستان کتاب «درگیری» توصیف درون و بیرون به صورتی هنرمندانه با هم تلفیق می شوند. کارمند بانکی که دورهٔ کار با ماشین حساب های جدید را می بیند به علت درگیری با معلم انگلیسی، کارش را از دست می دهد. این داستان نشان دهندهٔ روحیهٔ استیلاجویی بیگانگان در برخورد با ایرانیان است.


کلمات دیگر: