کلمه جو
صفحه اصلی

ولک

فارسی به عربی

ملکیة

مترادف و متضاد

property (اسم)
خیر، استعداد، دارایی، خواست، خاصیت، مال، ویژگی، صفت خاص، ولک

فرهنگ فارسی

زالزالک وحشی .

لغت نامه دهخدا

ولک. [ وَ ل َ ] ( اِ ) زالزالک وحشی. رجوع به ولیک و زالزالک شود.

فرهنگ عمید

= سیاکوتی

سیاکوتی#NAME?


دانشنامه عمومی

ولک (دهانه). ولک (دهانه) یک دهانه برخوردی در ماه است.
این دهانه ۸ دهانه اقماری دارد.

ایستادن


گویش مازنی

/valek/ زالزالک - ولیک & نوعی گیاه انگلی که بر تنه ی درختان پیچد

۱زالزالک ۲ولیک


نوعی گیاه انگلی که بر تنه ی درختان پیچد


پیشنهاد کاربران

در گویش آبادانی به پسر بچه و به مخاطب گفته می شود.

درگویش آبادانی به مخاطب مذکر گفته می شود


کلمات دیگر: