کلمه جو
صفحه اصلی

نژادی

فارسی به انگلیسی

racial

فارسی به عربی

عرقی

مترادف و متضاد

ethnic (صفت)
قومی، نژادی، وابسته به نژاد شناسی، کافر

racial (صفت)
نژادی

فرهنگ فارسی

(صفت ) منسوب به نژادمربوط به نژاد: [ عادات نژادی ].

مربوط به نژاد


لغت نامه دهخدا

نژادی. [ ن ِ ] ( ص نسبی ) نژاده. اصیل. صاحب اصل و نسب. گرامی نسب. نجیب. گهری. دارای اصالت :
چو آمد به آرامگاه از نخست
فراوان زنان نژادی بجست.
فردوسی.

فرهنگستان زبان و ادب

{racial} [زیست شناسی] مربوط به نژاد


کلمات دیگر: