برابر پارسی : ( آخه ) چون
اخه
برابر پارسی : ( آخه ) چون
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( آخه ) ۱ - کلمه ایست که بهنگام دست یافتن بر فراغت و آسایش پس از رنج و ناراحتی گویند آخه . ۲ - کلمه ایست حاکی از درد یا نا خوشی .
گویش مازنی
/aKhe/ ااز اصوات، جهت منع کودکان از خوردن برخی خوراکی ها - آدم سبک عقل
ااز اصوات،جهت منع کودکان از خوردن برخی خوراکی ها ۲آدم سبک ...
پیشنهاد کاربران
ناله، فریاد
افسوس، درد
در گویش شهرستان بهاباد به جای کلمه ی آخه، کلمه ای که بهنگام دست یافتن بر فراغت و آسایش پس از رنج و ناراحتی گویند، از کلمه ی آخِیش استفاده می شود.
تاکید وافسوس حسرت ای کاش
Last ( انتها ) - آخر āxar. در زبان اوستایی*اَغْرَaqra برابر با پایان - مرز - نهایت - کران - حد - انتها است. این واژه به روشنی نشان می دهد که آخر یک واژه ی پارسی است. علاوه براین واژه اوستایی ان اخرا ( ان=نا - بدون آخر=انتها ) **anakhra به معنای endless بی انتها است که در فرهنگ لغت اوستایی زپت ( ضبط ) شده است.
کلمات دیگر: