مترادف پیش گفتار : دیباچه، مدخل، مقدمه
پیش گفتار
مترادف پیش گفتار : دیباچه، مدخل، مقدمه
فارسی به انگلیسی
foreword, prelude, prologue
مترادف و متضاد
مدخل، سراغاز، دیباچه، پیش گفتار
اغاز، سراغاز، دیباچه، مقدمه، پیش گفتار
سراغاز، مقدمه، پیش گفتار، پیش در امد
پیش گفتار، کلمات مقدماتی
مقدمه، پیش گفتار
فرهنگ عمید
۱. مقدمه، مطلبی که برای فهم مطالب دیگر قبلاً گفته شود.
۲. آنچه در ابتدای کتاب نوشته شود.
۲. آنچه در ابتدای کتاب نوشته شود.
دانشنامه عمومی
واژه نامه بختیاریکا
سر بُنتلاق؛ سر تال
پیشنهاد کاربران
پیش گفتار [ا] هم کردی است از دو واژه ی «پیش»و «گفتار» آن چه را در آغاز گویند یا نویسند. سر آغاز. مقدمه. پیش سخن
کلمات دیگر: