babble
ورور کردن
فارسی به انگلیسی
babble
فارسی به عربی
ازيز
ازیز، تخریف
مترادف و متضاد
ور ور کردن، وزوز کردن، وزوز
سخن نامفهوم گفتن، پر حرفی کردن، ور ور کردن، فاش کردن، یاوه گفتن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) پرحرفی وراجی عر زدن
لغت نامه دهخدا
ورور کردن.[ وِرْ وِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پرحرفی. وراجی. غر زدن. ( فرهنگ فارسی معین از فرهنگ عامیانه جمال زاده ).
پیشنهاد کاربران
کلمه بی ادبی که خیلی از بچه ها ازش استفاده می کنند: - X
وروریدن
کلمات دیگر: