کلمه جو
صفحه اصلی

بدغذا


مترادف بدغذا : بدخوراک

متضاد بدغذا : خوش خوراک

مترادف و متضاد

بدخوراک ≠ خوشخوراک


واژه نامه بختیاریکا

مَخَر

پیشنهاد کاربران

Picky eater

fussy eater
She's a fussy eater

fussy eater
My son was a fussy eater.

در کوردی به بد غذا میگن دژخوراک


کلمات دیگر: