کلمه جو
صفحه اصلی

ول خرجی کردن

فارسی به انگلیسی

misspend, splurge, squander, waste, blow

فارسی به عربی

انغماس , مسرف

مترادف و متضاد

lavish (فعل)
اسراف کردن، افراط کردن، ولخرجی کردن

فرهنگ فارسی

(مصدر ) پول خود را بیهوده خرج کردن اسراف کردن در هزینه .

لغت نامه دهخدا

ول خرجی کردن. [ وِ خ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پول خود را بیهوده خرج کردن. اسراف کردن در هزینه.

واژه نامه بختیاریکا

شن ( شمل ) به کردن؛ جنگر باه کردن

پیشنهاد کاربران

We won a �15 million settlement in court and we blew it all in six years
ما دریافت مبلغی به ارزش ۱۵ میلیون پوند رو تو دادگاه برنده شدیم و همه ش تو شش سال هدر دادیم ( ولخرجی کردیم )


کلمات دیگر: