کلمه جو
صفحه اصلی

بداقبال


مترادف بداقبال : ادبار، بداختر، بدبخت، بدشانس، بدطالع، بی دولت، تیره بخت، تیره روز، شوربخت، نگون بخت

متضاد بداقبال : خوش اقبال، خوش شانس

فارسی به عربی

حزین

مترادف و متضاد

unhappy (صفت)
ناکام، بد بخت، مستمند، نامراد، شوربخت، بداقبال

ادبار، بداختر، بدبخت، بدشانس، بدطالع، بیدولت، تیرهبخت، تیرهروز، شوربخت، نگونبخت ≠ خوشاقبال، خوششانس


فرهنگ فارسی

بدبخت تیره بخت .

لغت نامه دهخدا

بداقبال. [ ب َ اِ ] ( ص مرکب ) بدبخت. تیره بخت. مقابل خوش اقبال.

پیشنهاد کاربران

شوم اختر. [ اَ ت َ ] ( ص مرکب ) بداختر. بدبخت. شقی. بداقبال :
نرست از او بره اندر مگر کسی که بماند
نهفته زیر خسی چون بهیم شوم اختر.
فرخی.
هرکه ز ایزد سیم و زر جوید ثواب
بدنشان و بیهش و شوم اختر است.
ناصرخسرو.

جمله با بداقبال


کلمات دیگر: