کلمه جو
صفحه اصلی

نسوز

فارسی به انگلیسی

fireproof


fireproof, flameproof

فارسی به عربی

ضد الحریق

مترادف و متضاد

fireproof (صفت)
نسوز، محفوظ از اتش، ضد اتش

incombustible (صفت)
نسوز، غیر قابل احتراق، نسوختنی

فرهنگ فارسی

نام تجارتی برخی ظرف‌های شیشه‌ای مقاوم در برابر گرما و مواد شیمیایی


(صفت ) آنچه که درجوار آتش نسوزد آنچه که درمقابل حرارت مقاومت کند: آجرنسوزپبه نسوزصندوق نسوز.یاصندوق نسوز.صندوق آهنی که محتوی آن درمقابل حریق مصونیت دارد.

لغت نامه دهخدا

نسوز. [ ن َ ] ( نف مرکب ) که به آتش تباه نشود. قائم النار. ( یادداشت مؤلف ). ناسوز. که نمی سوزد. که از آتش گزند نمی بیند. ناسوزنده : آجر نسوز. پنبه نسوز. خاک نسوز. صندوق نسوز.

فرهنگ عمید

چیزی که در آتش نسوزد، ناسوز: آجر نسوز، پنبهٴ نسوز، صندوق نسوز.

فرهنگستان زبان و ادب

{Pyrex} [عمومی] نام تجارتی برخی ظرف های شیشه ای مقاوم در برابر گرما و مواد شیمیایی

پیشنهاد کاربران

قائم النار. [ ءِ مُن ْ نا ] ( ع ص مرکب ) نسوختنی . آنچه در آتش مقاومت کند و از آن چیزی کاسته نشود. ( ناظم الاطباء ) .


کلمات دیگر: