کلمه جو
صفحه اصلی

نزدیک کننده

فارسی به عربی

عضلة مقربة

مترادف و متضاد

adductor (اسم)
نزدیک کننده، اقامه، اظهار، تمایل عضو بطرف محور

adducent (صفت)
مقرب، نزدیک کننده، به داخل کشنده


کلمات دیگر: