برابر پارسی : بویژه، به ویژه
بخصوص
برابر پارسی : بویژه، به ویژه
فارسی به انگلیسی
especial, especially, exclusive, particular, particularly, pet, special, specially, specifically
especially, particularly, in particular
فارسی به عربی
معین
عربی به فارسی
عطف به , راجع به , در موضوع
مترادف و متضاد
مشخص، خاص، مخصوص، خصوصی، ویژه، بخصوص، اخص
دقیق، خاص، مخصوص، منحصر بفرد، تک، خصوصی، ویژه، بخصوص، مختص، نکته بین
فرهنگ فارسی
مخصوصا خصوصا .
لغت نامه دهخدا
بخصوص. [ ب ِ خ ُ ] ( ق مرکب ) مخصوصاً. خصوصاً. ( از ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
مرجان
کلمات دیگر: