کلمه جو
صفحه اصلی

پنکه


برابر پارسی : باد بزن

فارسی به انگلیسی

fan, punka(h)

punka(h), fan


fan


مترادف و متضاد

fan (اسم)
پروانه، پنکه، بادزن، باد بزن، تماشاچی ورزش دوست، هیکل

فرهنگ فارسی

بادزن برقی، ماخو ازهندی
( اسم ) بادبزن برقی .

فرهنگ معین

(پَ کِ ) [ هند. ] (اِ. ) بادبزن برقی .

لغت نامه دهخدا

پنکه. [ پ َ ک َ / ک ِ ] ( اِ ) بادزن که از سقف آویزند و با برق یا بی آن به حرکت آید.

فرهنگ عمید

بادزن برقی.

دانشنامه عمومی

پَنکه یک فن مکانیکی است که برای خنک کردن در منازل و ساختمان ها فراوان مورد استفاده است. پنکه دارای پره های اریب است که با چرخیدن خود باعث جابجایی و خنکی هوا می شود گرچه محصول جدیدتر و مشابهی به نام پنکه بی پره وجود دارد که فاقد پره است.
موتور، که معمولاً از نوع تک فاز روتورقفسی با راه انداز خازنی و سیم پیچ کمکی است.
پره های خنک کننده
نگه دارنده پره خنک کننده
شبکه سیمی یا محافظ خنک کننده و پایه
صفحه کلید
کلید ساعتی
پنکه های خانگی در سه مدل رومیزی، سقفی یا دیواری ساخته می شوند. یکی از کاربردها پنکه در محیط هایی است که به دلیل بالا بودن درصد رطوبت هوا امکان استفاده از کولر آبی وجود ندارد.
پنکه های رومیزی در دو مدل پایه کوتاه و پایه بلند ساخته می شوند.در ایران تعداد کارخانه های تولیدکننده پنکه رومیزی انگشت شمار است.
شبکه را به بدنه با جایی که موتور درون آن قرار دارد می بندند بعد از بستن شبکه نیمه واشر مخصوص پشت پروانه خنک کننده را به محور موتور می بندند. بعد از واشر مخصوص پروانه خنک کننده را در جای خود گذاشته و پیچ روی پروانه خنک کننده را می بندند و نیمه دیگر شبکه را به نیمه ثابت شبکه بسته شده می بندند.باید توجه داشت پیچ محافظ پروانه یا همان پیچ نگهدارنده که بر روی پروانهٔ خنک کننده قرار دارد بر خلاف پیچ های موجود در بازار عموماً چپ پیچ بوده که جهت باز کردن پنکه برای تمیز کردن یا تعمیرات بایستی به آن توجه داشت.

گویش مازنی

/penke/ پس انداز – اندوخته

پس انداز – اندوخته


واژه نامه بختیاریکا

باد کَن

جدول کلمات

بادبزن برقی

پیشنهاد کاربران

بادساز

واژه "پنکه" از زبان هندی که برادر زبان پارسی باستان است، گرفته شده و به معنی "بال" می باشد:

هندی: پنکه
پارسی: فنج، وینجشک ( گنجشک )
انگلیسی: fan, wing

فن

پنکه:[اصطلاح صید ] به پروانه لنج گفته می شود.

Fan دو معنی داره یکی به معنی پنکه و دیگری به معنای طرفدار.

FAN دو معنی داره یکی به معنای طرفدار و دیگری به معنی پنکه

ریشه کلمه پنکه ؛ هندی میشه ؟

کلمه های پیشنهادی من:
به جای پنکه ؛ بگوییم باد زن ؛ دمنده

پنکه یعنی دموک ( یاهمان بادبزن )


کلمات دیگر: