مترادف مسافهه : دشنام دهی، ناسزاگویی، فحاشی، دشنام دادن، سقط گفتن، فحش دادن، سفاهت کردن، نادانی کردن، شراب بارگی، شراب باره بودن، دائم الخمر بودن
مسافهه
مترادف مسافهه : دشنام دهی، ناسزاگویی، فحاشی، دشنام دادن، سقط گفتن، فحش دادن، سفاهت کردن، نادانی کردن، شراب بارگی، شراب باره بودن، دائم الخمر بودن
مترادف و متضاد
۱. دشنام دهی، ناسزاگویی، فحاشی
۲. دشنام دادن، سقط گفتن، فحش دادن
۳. سفاهت کردن، نادانی کردن
۴. شراب بارگی، شرابباره بودن، دائمالخمر بودن
لغت نامه دهخدا
( مسافهة ) مسافهة. [ م ُ ف َ هََ ] ( ع مص ) دشنام دادن کسی را. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || نادانی نمودن. ( منتهی الارب ). مجاهله. || نشستن نزدیک خم و دن و شراب خوردن ساعت بعد ساعت. || اسراف نمودن درخوردن شراب و بدون اندازه خوردن آن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || لازم گرفتن ناقه راه را به سیر سخت. ( منتهی الارب ). راندن. ( اقرب الموارد ).
مسافهة. [ م ُ ف َ هََ ] (ع مص ) دشنام دادن کسی را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || نادانی نمودن . (منتهی الارب ). مجاهله . || نشستن نزدیک خم و دن و شراب خوردن ساعت بعد ساعت . || اسراف نمودن درخوردن شراب و بدون اندازه خوردن آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || لازم گرفتن ناقه راه را به سیر سخت . (منتهی الارب ). راندن . (اقرب الموارد).
فرهنگ عمید
دشنام دادن.
کلمات دیگر: