ائتجاج . افروخته گردیدن آتش
ایتجاج
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ایتجاج. [ ت ِ ] ( ع مص ) ائتجاج. افروخته گردیدن آتش. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || سخت گرم شدن روز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ازاقرب الموارد ): ائتج النهار. رجوع به ائتجاج شود.
ائتجاج. [ اِءْ ت ِ ] ( ع مص ) رجوع به ایتجاج شود.
کلمات دیگر: