کلمه جو
صفحه اصلی

خلخله

لغت نامه دهخدا

( خلخلة ) خلخلة. [ خ َ خ َ ل َ ] ( ع مص ) گرفتن گوشتی که بر استخوان بوده است. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( ازلسان العرب ) ( از اقرب الموارد ). یقال ، خلخل العظم.

خلخلة. [ خ َ خ َ ل َ ] (ع مص ) گرفتن گوشتی که بر استخوان بوده است . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (ازلسان العرب ) (از اقرب الموارد). یقال ، خلخل العظم .


دانشنامه عمومی

خلخله، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ماکو در استان آذربایجان غربی ایران است.
این روستا در دهستان چایپاسار شمالی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۰۵ نفر (۸۰خانوار) بوده است. روستای خلخله یکی از مهم ترین روستاهای شهر ماکو می باشد که نیمی از اراضی های آن متعلق به خانواده مشمایی ها می باشد که این روستا از قدیم نیز منسوب به خانواده مشمایی ها می باشد که هم اکنون نیز آقای امین مشمایی مسولیت اداره رادارا می باشد


کلمات دیگر: