کلمه جو
صفحه اصلی

قزعه

لغت نامه دهخدا

( قزعة ) قزعة. [ ق َ زَ ع َ ] ( ع اِ ) یکی قزع. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). گویند: کانت السماء کالزجاجة لیس فیها قزعة. ( اقرب الموارد ). || لته پاره. گویند: ما عنده قزعة. ( منتهی الارب ). ما عنده قزعة؛ ای شی من الثیاب. || موضع الشعر المتقزع من الرأس. || ولد زنا. ( اقرب الموارد ). فرزند زنا. ( منتهی الارب ).

قزعة. [ ق َ زَ ع َ ] ( اِخ ) نام مردی است. ( منتهی الارب ).

قزعة. [ ق ُزْ زَ ع َ ] ( ع اِ ) قزیعة. ( منتهی الارب ). رجوع به قزیعة شود.

قزعة. [ ق َ زَ ع َ ] (اِخ ) نام مردی است . (منتهی الارب ).


قزعة. [ ق َ زَ ع َ ] (ع اِ) یکی قزع . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گویند: کانت السماء کالزجاجة لیس فیها قزعة. (اقرب الموارد). || لته پاره . گویند: ما عنده قزعة. (منتهی الارب ). ما عنده قزعة؛ ای شی ٔ من الثیاب . || موضع الشعر المتقزع من الرأس . || ولد زنا. (اقرب الموارد). فرزند زنا. (منتهی الارب ).


قزعة. [ ق ُزْ زَ ع َ ] (ع اِ) قزیعة. (منتهی الارب ). رجوع به قزیعة شود.


دانشنامه عمومی

قزعه (روستا). قزعه (در عربی: القَزعَة )نام روستایی است در دهستان القرعة از توابع استان رَیمه در کشور یمن در شبه جزیره عربستان.
المقحفی، ابراهیم، احمد ، (مُعجَم المُدُن وَالقَبائِل الیَمَنِیَة) ، منشورات دار الحکمة، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی).
جمعیت آن (۱۰۷ ) نفر (۹ خانوار) می باشد.


کلمات دیگر: