قاسم پسر حسن پسر علی پسر ابی طالب از یاران عمویش حسین بن علی در واقعه عاشورا بود که در سن سیزده سالگی پس از نبردی توسط عمر بن سعد کشته شد.. قاسم پسر حسن مجتبی و کنیزی به نام «نرگس» بوده است. در عاشورا، نوجوانی ۱۳ یا ۱۶ ساله بود.
در شب عاشورا در دهانش ان کردند.بعد از اینکه حسین بن علی بن ابی طالب به یاران خود خبر داد که همه آنها در روز بعد کشته خواهند شد، قاسم بن حسن از عموی خویش سوال کرد که آیا من هم فردا کشته خواهم شد؟ سپس حسین بن علی اینگونه پاسخ داد "فرزندم مرگ در نزد تو چگونه است؟" قاسم پاسخ داد که مرگ در نزد من از عسل شیرین تر است. در ادامه عمویش گفت: "آری، تو نیز فردا به شهادت خواهی رسید."
وی پس از عون بن عبدالله جعفر (پسر زینب بنت علی یا پسر همسرش) پیش حسین بن علی رفت و از او اجازه رفتن به میدان نبرد خواست؛ ولی حسین بن علی به او اجازه نداد. وی پس از اصرار فراوان توانست از او اجازه گیرد.نیز در حدیثی از سجاد بن حسین امام چهارم شیعیان آمده است که وی پس از علی اکبر به میدان رفت.
قاسم نوجوان سوار بر اسب شد، با جثه ریزی که داشت پایش به رکاب نمی رسید. یکی از خوارج به نام ازرق شامی که از فرماندهان سپاه عمر بن سعد بود، مسئول کشتن قاسم شد. ازرق، چهار پسرش را تک تک به میدان فرستاد که خود ازرق با پسرانش توسط قاسم کشته شدند. بعد از این نبرد حیرت انگیز، سپاهیان عمر به سعد قاسم را دوره کرده، او را مجروح و از اسب پایین انداختند. قاسم از عمویش تقاضای کمک کرد، حسین به سرعت سمت قاسم تاخت و سواران دورش را کشت اما وقتی به بدن قاسم نگریست دید که بدنش با سم های اسب مچاله شده و قاسم کشته شد.
در شب عاشورا در دهانش ان کردند.بعد از اینکه حسین بن علی بن ابی طالب به یاران خود خبر داد که همه آنها در روز بعد کشته خواهند شد، قاسم بن حسن از عموی خویش سوال کرد که آیا من هم فردا کشته خواهم شد؟ سپس حسین بن علی اینگونه پاسخ داد "فرزندم مرگ در نزد تو چگونه است؟" قاسم پاسخ داد که مرگ در نزد من از عسل شیرین تر است. در ادامه عمویش گفت: "آری، تو نیز فردا به شهادت خواهی رسید."
وی پس از عون بن عبدالله جعفر (پسر زینب بنت علی یا پسر همسرش) پیش حسین بن علی رفت و از او اجازه رفتن به میدان نبرد خواست؛ ولی حسین بن علی به او اجازه نداد. وی پس از اصرار فراوان توانست از او اجازه گیرد.نیز در حدیثی از سجاد بن حسین امام چهارم شیعیان آمده است که وی پس از علی اکبر به میدان رفت.
قاسم نوجوان سوار بر اسب شد، با جثه ریزی که داشت پایش به رکاب نمی رسید. یکی از خوارج به نام ازرق شامی که از فرماندهان سپاه عمر بن سعد بود، مسئول کشتن قاسم شد. ازرق، چهار پسرش را تک تک به میدان فرستاد که خود ازرق با پسرانش توسط قاسم کشته شدند. بعد از این نبرد حیرت انگیز، سپاهیان عمر به سعد قاسم را دوره کرده، او را مجروح و از اسب پایین انداختند. قاسم از عمویش تقاضای کمک کرد، حسین به سرعت سمت قاسم تاخت و سواران دورش را کشت اما وقتی به بدن قاسم نگریست دید که بدنش با سم های اسب مچاله شده و قاسم کشته شد.
wiki: قاسم بن حسن