کلمه جو
صفحه اصلی

غمگنانه

پیشنهاد کاربران

غم انگیز

نیستی و عشق� شده شرح� پریشانی ام
هر شبه در خانه ی غم های تو مهمانی ام

یخ زده آغوش من از 'بهمن'� تنها� شدن
'تیرِ' تو� را�می طلبد، حال� زمستانی ام

تنگدلی های�من از عقده ی هر روزه شد
بسکه به دنبال تو گشته، دل جریانی ام

قصه ی دق کردن مردی که ز تودست شست
شد همه شب سوژه ی شعر دل قربانی ام

خاطره ی� دیدن� چشمان� سیاهت، � مرا
کرده شمالی، که در آن یکسره بارانی ام

حمله ی تاتاری و�لمس� لب� زیر تو� کرد
تا به ابد زخمی از آن، بوسه ی�پنهانی ام

خوب ترین خاطره ی خاص خزان منی
گرچه مرا شوم ترین حادثه میخوانی ام

این همه در مسئله ی عشق، خدای منی
باور� من� شد، که دگر یار نمی دانی ام

#علی_سلطانی_نژاد


کلمات دیگر: