عبور مفاهیم و مقولات، از ساحت قدسی به ساحت عقلانی. حاصل نظریه این است که دین، یعنی که مجموعه ای از عقاید و احکام و میراث انبیا و اولیا، به دو بخش تقسیم می گردد، بخش نخست، به دست عقل آدمی داده می شود که همان عقلانی شدن مفاهیم عقیدتی و قدسی است. بخش دوم،
به عقل جمعی سپرده می شود تا از طریق مجالس قانونگذاری، قوانینی را به جای احکام دین وضع نمایند
به عقل جمعی سپرده می شود تا از طریق مجالس قانونگذاری، قوانینی را به جای احکام دین وضع نمایند