زغنبوت
فارسی به انگلیسی
gall and wormwood, very bitter thing[used as an abuse]
لغت نامه دهخدا
زغنبوت. [ زَ ن َ ] ( اِ ) نفرین گونه ای است مانند زهرمار، کوفت و غیره که در جواب کسی که کسی را خواند گویند: علی ! زغنبوت. و نیز در جواب آنکه گوید: چه خورم ؟ یا چه خوری ؟ شام چه داریم ؟ زغنبوت. شاید نوعی زهر یا نوعی بیماری کشنده باشد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
دانشنامه عمومی
زغنبوت احتمالاً سم یا بیماری است کشنده. زغنبوت در گفتار عام ناسزا یا کنایه ایست نفرین مانند شبیه "زهرمار" (سم مهلک) یا "کوفت" (بیماری سیفلیس) که در جواب کسی که دیگری را فراخواند گویند و نیز در جواب سئوالی (نا بجا یا ناهنجار) با نهیب و تشر گفته می شود: چه بخورم؟ زغنبوت!، شام چه داریم؟ زغنبوت! دهخدا به خط خود در حاشیه نوشته: "شاید نوعی زهر یا نوعی بیماری کشنده باشد".
لغت نامه دهخدا
فخر الزمان شیرازی محمودیان، کتاب فارسی/آلمانی تشریح عبارات و مثل های فارسی در آثار صادق هدایت. نشر هاراسوویتس ۱۹۹۹ آلمان، ص ۵۲۱، Google E-book
در کتاب علویه خانم، اثر صادق هدایت آمده: «سر گذرها انگشت پیچ و معجون افلاطون گذاشته بودند. مشتریان محترم قاشق قاشق به انگشتانشان می پیچیدند و هی زغنبوت می کردند». زغنبوت در اینجا، به گفته فخر الزمان شیرازی محمودیان «چیزی را زغنبوت کردن» به معنای «ناهنجار خوردن» یا غذا را چون طعمه مار بلعیدن است.
گیاه سمی شوکران
لغت نامه دهخدا
فخر الزمان شیرازی محمودیان، کتاب فارسی/آلمانی تشریح عبارات و مثل های فارسی در آثار صادق هدایت. نشر هاراسوویتس ۱۹۹۹ آلمان، ص ۵۲۱، Google E-book
در کتاب علویه خانم، اثر صادق هدایت آمده: «سر گذرها انگشت پیچ و معجون افلاطون گذاشته بودند. مشتریان محترم قاشق قاشق به انگشتانشان می پیچیدند و هی زغنبوت می کردند». زغنبوت در اینجا، به گفته فخر الزمان شیرازی محمودیان «چیزی را زغنبوت کردن» به معنای «ناهنجار خوردن» یا غذا را چون طعمه مار بلعیدن است.
گیاه سمی شوکران
wiki: زغنبوت
پیشنهاد کاربران
زقنبوت یک نوع ترکیب غذایی از شیره خرما با روغن محلی میباشد و یا ارده با شیره خرما که در قدیما چون دسرسی به اینوع غذا خیلی کم بود و فقط عده ای میتوانستن این نوع غذا رو تهیه کنن چیزی بعنوان کنایه تبدیل شده که تا کسی از خانواده میپریه نهار چی داریم یا شام چی داریم با این واژه روبرو میشد که زقنبوت داریم که برا بعضی اشخاص چون نامفهوم بود فکر میکردن که کلمه ای بسیار بد و توهین امیز هست در صورتی که عکس این تفکر بوده
زهر مار ، کوفت
سَم عنکبوت
کوفت. زهرمار
کلمه زغنبوت فارسی شده کلمه ( ( ذقن الانباط ) ) عربی است= ذقن به معنی دهان یاچانه وانباط دراینجا یعنی آب دهان ( ( تُف ) ) شبیه آب جاری شده ازسر چاه. و از تلفیق این دو کلمه ذقنبوط مصطلح ورایج شده است وبصورت زقنبوت وزقنبود وزغنبوت کتابت شده است ومعنی اصلی زغنبوت منادای امری است بدین معنا که ( ( آب دهانت رابالا بیاور ) ) ومجازاً ورایجاً درعامه مردم یعنی ، کف کنی = جانت بالا بیاید با این حرف زدن نسنجیده ات ( موقع مرگ دهان آدم کف می کند ) ، خاموش وساکت شو ای احمق، زبانت راقفل بزن اگه نمی توانی حرف نزنی، با این حرفهای احمقانه روی اعصاب من راه نرو، لطفاً خفقان بگیر وصحبت نکن، مثل چاه آب که آبش بالا می آید وروی زمین جاری می شود بی مدرک وبی منطق وبی صاحب حرف نزن، زبانت راقورت بده ولال شو، حرفتا عوض کن ومثلاًبگو این محل خیلی زاغ دارد ومرا رسوانکن.
زغنبوت در اصل ( زهر نبود ) فارسی از ترکیب دو واژه ( زهر ؛ نابود ) درست شده که نفرین است و رویهم یعنی زهر نابود کننده و کشنده
گویند: هنگامی که ترکان عثمانی در سال ۱۵۱۷میلادی مصر را اشغال کردند، مخالفین خود را بعنوان شکنجه در ملاعام زقنبوت می کردند، زقنبوت از دو کلمه ی زق نبّوت تشکیل شده است ، زق: کلمه ای است عربی بمعنای فرو کردن چیزی در دهان بدون جویدن و نبّوت: در لهجه ی عربی مصری بمعنای چوب یا چماق است و نحوه ی شکنجه بدین گونه بود که مخالف مسکین را با فرو کردن چوبی در دهان شکنجه می دادند، این شکنجه در حافظه ی تاریخی مردم مصر بعنوان نفرین یا ناسزا باقی ماند و از مصر به لهجه های عربی سایر مناطق مختلف راه یافت .
قول دیگر: برخی اعراب خوزستان به ترکیب شیره ی خرما ارده زقنبوت گویند که بسیار طبع گرمی دارد
به نقل از مصادر عربی
قول دیگر: برخی اعراب خوزستان به ترکیب شیره ی خرما ارده زقنبوت گویند که بسیار طبع گرمی دارد
به نقل از مصادر عربی
کلمات دیگر: