صفحه اصلی
غوز کردن
بستن
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
لغت نامه دهخدا
غوز کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خود را چون غوزدار خمیده و جمع کردن. رجوع به غوز و قوز شود.
پیشنهاد کاربران
غُوز کردن :[اصطلاح صید ]فرو رفتن در دریا.
کلمات دیگر: