( مصدر ) ترک مراوده کردن قطع کردن بریدن : پی از هر خسی سایه پرورد بگسل نظر بر عزیزان جان پرور افکن . ( خاقانی )
پی گسیختن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پی گسیختن. [ پ َ / پ ِ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) قطع کردن. بریدن. ترک مراوده کردن :
پی از هر خس سایه پرورد بگسل
نظر بر عزیزان جان پرور افکن.
پی از هر خس سایه پرورد بگسل
نظر بر عزیزان جان پرور افکن.
خاقانی.
کلمات دیگر: