<div class="boxBd">بخال. [ ب َ خا / ب َخ ْ خا ] ( ع ص ) سخت زفت. ( یادداشت مؤلف ). سخت بخیل. ( از اقرب الموارد ). مرد سخت بخیل. ( مهذب الاسماء ) ( ناظم الاطباء ). مرد زفت سخت بخیل.</div>

بخال. [ ب َ خا / ب َخ ْ خا ] ( ع ص ) سخت زفت. ( یادداشت مؤلف ). سخت بخیل. ( از اقرب الموارد ). مرد سخت بخیل. ( مهذب الاسماء ) ( ناظم الاطباء ). مرد زفت سخت بخیل.

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">کسی که بسیار بخل دارد<br>سخت زفت سخت بخیل .</div>

کسی که بسیار بخل دارد سخت زفت سخت بخیل .

فرهنگ فارسی

<p>(تبری؛ گلستان) Bekhal؛ درشت اندام، استخوان درشت، زیرک و باهوش.</p>

(تبری؛ گلستان) Bekhal؛ درشت اندام، استخوان درشت، زیرک و باهوش.

بخال

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا

دانشنامه عمومی