به درگاه آمدن بحضور در آمدن .
بحضرت پیوستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بحضرت پیوستن. [ ب ِ ح َ رَ پ َ / پ ِ وَ ت َ ] ( مص مرکب ) به درگاه آمدن. بحضور درآمدن. به دربار رفتن. به پیشگاه آمدن. به پایتخت رسیدن : چون بحضرت پیوست کسری را خبر کردند. ( کلیله و دمنه ). و فرمود هرچه زودتر بحضرت رسید. ( کلیله و دمنه ).
کلمات دیگر: