تحصن
حصاری شدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
حصاری شدن. [ ح ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) تحصن :
به عموریه در حصاری شدند
وز ایشان بسی زینهاری شدند.
به عموریه در حصاری شدند
وز ایشان بسی زینهاری شدند.
فردوسی.
حصاری شدنبات اندر نشاپور.محمدعلی امین ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: