( مصدر ) ۱- محو کردن اثر پا.۲- نشانه های کار خود را مخفی کردن تا کسی از آن سر در نیاورد : در تو نرسید و پی غلط کرد آن مرغ که بال و پر بینداخت . ( سعدی )
پی غلط کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پی غلط کردن. [ پ َ / پ ِ غ َ ل َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) محو کردن و برهم زدن نقش پا تا کسی پی نبرد. علامات کار خود را مخفی کردن تا کسی سر از آن کار درنیاورد :
در تو نرسید و پی غلط کرد
آن مرغ که بال و پر بینداخت.
در تو نرسید و پی غلط کرد
آن مرغ که بال و پر بینداخت.
سعدی.
کلمات دیگر: