( بحثرة ) بحثرة. [ ب َ ث َ رَ ] ( ع مص ) پراکنده و جدا ساختن چیزی را. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). || منقطع و متجبب گردیدن شیر. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). || تفتیش کردن کسی را یا چیزی را. ( آنندراج ). تفتیش کردن از کسی یا چیزی. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || ظاهر و نمایان گردانیدن و شورانیدن چیزی را. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
بحثره
لغت نامه دهخدا
بحثرة. [ ب َ ث َ رَ ] (ع مص ) پراکنده و جدا ساختن چیزی را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || منقطع و متجبب گردیدن شیر. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). || تفتیش کردن کسی را یا چیزی را. (آنندراج ). تفتیش کردن از کسی یا چیزی . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || ظاهر و نمایان گردانیدن و شورانیدن چیزی را. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
کلمات دیگر: