( صفت ) تیر انداز و کمانداری که تیر او خطا نکند .
قادر انداز
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
( ~ . اَ )(ص فا. )تیرانداز و کمانداری ک ه تیر او خطا نکند.
لغت نامه دهخدا
قادرانداز. [ دِ اَ ] ( نف مرکب ) تیرانداز و کمانداری را گویند که تیر او خطا نکند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). و مخفف آن قدرانداز یعنی بی خطاء :
کمند قادراندازان ندارد چین گیرائی
شود گر جمع صد کاکل پریشانم نمیسازد.
کمند قادراندازان ندارد چین گیرائی
شود گر جمع صد کاکل پریشانم نمیسازد.
ظهوری ( فرهنگ نظام از حاشیه برهان چ معین ).
کلمات دیگر: