chin
کاچه
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( اسم ) خوش طرب : [ چو نامه نزد [ چنگرنگهاچه ] آمد دلش در شادی و در کاچه آمد ] . ( زردشت بهرام جهانگیری )
زنخ
زنخ
فرهنگ معین
(چِ ) (اِ. ) ۱ - چانه و زنخ . ۲ - خوشی ، طرب . کچول هم گفته شده .
لغت نامه دهخدا
کاچه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ )زنخ باشد و شیرازیان کچه خوانند. ( جهانگیری ). || بمعنی چانه و زنخ باشد که موضع برآمدن ریش است. ( برهان ). کاجه. چانه. ذقن. || بمعنی خوشی و طرب آمده است. زراتشت بهرام گفته :
چو نامه نزد «چنگرنگهاچه » آمد
دلش در شادی و در کاچه آمد.
چو نامه نزد «چنگرنگهاچه » آمد
دلش در شادی و در کاچه آمد.
( از جهانگیری ).
فرهنگ عمید
۱. خوشی، طرب.
۲. (زیست شناسی ) [قدیمی]= چانه١
۲. (زیست شناسی ) [قدیمی]= چانه١
دانشنامه عمومی
نرم
گویش مازنی
/kaachche/ خل – آدم شیرین عقل – آدم سبک مغز
خل – آدم شیرین عقل – آدم سبک مغز
جدول کلمات
زنخ, چانه
پیشنهاد کاربران
کاچه ( kaacheh ) در فرهنگ عامیانه بجنوردی کهن به معنی فرد احمق معنی میدهد و کاچه بلیک ( kacheh beleyk ) از کاچه هم احمق تر است
کاچه و کاچه بلیک برابر احمق و احمق تر میشود
کاچه و کاچه بلیک برابر احمق و احمق تر میشود
کلمات دیگر: