تاپاک. ( اِ ) طپیدن و اضطراب و بیقراری. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( جهانگیری ). بیقراری و تب داشتن و مصدر آن تپیدن وبطاء معرب است. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) :
از غم و غصه دل دشمنت باد
گاه در تاپاک و گاهی در سنخج.
بر نیم بسمل کشتگان دستوریی ده ناز را.
از غم و غصه دل دشمنت باد
گاه در تاپاک و گاهی در سنخج.
علی منطقی رازی
تا پاک جان از حد گذشت ، افتاد گانرا بردرت بر نیم بسمل کشتگان دستوریی ده ناز را.
امیرخسرو.
رجوع به تپاک شود.