کلمه جو
صفحه اصلی

گاگول

فرهنگ فارسی

( صفت ) احمق گیج .

فرهنگ معین

(ص . ) (عا. ) احمق ، گیج .

پیشنهاد کاربران

ابله

یعنی احمق

گیج

کسی که خوله

به نظرم معنیه دیگش اسکل باشه. شاید

احمق ، گیج ، اسکل ، نادان ، خنگ

گاگول یعنی خنک و احمق

خنگ و احمق

به نظر من به معنیه احمق هست

احمق خول

یعنی اوسکل ، احمق، خل


خنگ، احمق، نادان، خول، کسی که نمی شه روش حساب باز کرد

فکرکنم گاگول یعنی خنگ واحمق

گا: کوتاه شده گاو
کسی که به مانند گاو به راحتی گول می خورد
مترادف شاسگول!


گاگول مخفف گاو گلو که در واقع و نفس الامر گوساله به معنای حقیقی است اما در مجاز و استعاره گویی خطاب به افراد کند ذهن دیر دریاب و ضعیف در ادراک مفاهیم پیچیده و محتاج نگرش عمیق و زمان بر می باشد.

بنظرم گاگول یجواریی احمق یا گیج. . کسی ک گیج وبمه ینی از هیچی خبر نداره یجورایی مث شاسگول . .

گاگول یعنی توهی مغزوآدم گیج که حرکات ورفتارش غیرقابل پیشبینی هست واعتباری ندارد

گویش تهرانی . گا از فعل گاییدن چنانکه گویند به � گا رفت � یعنی گاییده شد , به سختی فریب خورد و گول از فعل گول خوردن به معنی ی فریب خوردن


به گویش لری یعنی لیوه و دم هوس

گاگول کلمه ای در زبان کره ای است:
یعنی کند ذهن و گیج از کجا وارد زبان پارسی شده نمی دانم

احمق خنگ گیج تهی مغز

یعنی کسی که خنگ هستش و اصلا توباغ نیست

یعنی شوت و نفهم

گاکول همان گاو و گور است در زبان کردی که فارسی اوستایی و قدیمی است گا همان گاو و گور همان گوساله است که معنی گاو و گوسال می دهد و بجای گا گور به گاگول تبدیل شده است.


کلمات دیگر: