کلمه جو
صفحه اصلی

فاپیش

فرهنگ عمید

۱. به پیش.
۲. (اسم مصدر ) پیشواز.
* فاپیش رفتن: (مصدر لازم ) [قدیمی] پیش رفتن: شه به جای حاجبزان فاپیش رفت / پیش آن مهمان غیب خویش رفت (مولوی: ۳۷ ).

۱. به‌پیش.
۲. (اسم مصدر) پیشواز.
⟨ فاپیش رفتن: (مصدر لازم) [قدیمی] پیش رفتن: ◻︎ شه به‌جای حاجبزان فاپیش رفت / پیش آن مهمان غیب خویش رفت (مولوی: ۳۷).


پیشنهاد کاربران

فاپیشیدَن = جلو رفتن.


کلمات دیگر: