کلمه جو
صفحه اصلی

بردکی

لغت نامه دهخدا

بردکی. [ ب َ دَ ] ( اِ ) اغلوطه. بردک. لغز. ( یادداشت مؤلف ). ادعیه. احجیه. چیستان. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به برد و بردک شود.

واژه نامه بختیاریکا

( بَردکی ) سنگی؛ سفت


کلمات دیگر: