کلمه جو
صفحه اصلی

افتو

دانشنامه عمومی

آفتاب.


گویش مازنی

/aftoo/ رنگ بزرگ که برگردن گاو اندازند - ظرف آب & آفتاب & آفتابه

۱رنگ بزرگ که برگردن گاو اندازند ۲ظرف آب


آفتابه


واژه نامه بختیاریکا

( افتَو ) ( اع ) ؛ آفتاب؛ در افسانه های محلی آفتاب پسر است از پی ماه که دختری همیشه گریزان است. این باور نشانگر علم بالای نیاکان بوده که قبل از اثبات نظریه گردش مداری اجرام آسمانی؛ در فرضیات خود همه کائنات را سیار و در تکاپو می دانستند.
( اَفتو ) وا با افتو روای

پیشنهاد کاربران

اَفتو ؛ در پارسی جنوبی به معنی آفتاب هستش. در خوزستان به آفتاب افتو میگویند .
اگر دختری بسیار زیبا باشه بهش میگن مثل چترٍ افتوفٍ یا مثل چتر افتوی
اَفتو در گویش بهبهانی پارسی یعنی آفتاب

ریشه آفتو از آفتاب است که در لهجه شیرازی بدان اطلاق می شود


کلمات دیگر: