کلمه جو
صفحه اصلی

اضافه کردن


برابر پارسی : افزودن

فارسی به انگلیسی

add, increase, treat, to add, to annex, to increase, to connect (to the genitive caseor to an adjective)

to add, to annex, to increase, to connect (to the genitive caseor to an adjective)


add, increase, treat


فارسی به عربی

اضف , ضریبة اضافیة , هیج

مترادف و متضاد

add (فعل)
ضمیمه کردن، افزودن، اضافه کردن، جمع کردن، زیاد کردن، بهم پیوستن، با خود ترکیب کردن، جمع زدن

surcharge (فعل)
اضافه کردن، زیاد ستاندن، زیاد بار کردن، تحمیل کردن، زیاد پر کردن

step up (فعل)
اضافه کردن، برخاستن

aggravate (فعل)
اضافه کردن، بدتر کردن، خشمگین کردن، خون کسی را بجوش اوردن

subjoin (فعل)
افزودن، اضافه کردن، در پایان افزودن

فرهنگ فارسی ساره

افزودن


واژه نامه بختیاریکا

سر وَندِن

پیشنهاد کاربران

superheld=seperhero


کلمات دیگر: