کلمه جو
صفحه اصلی

برچیننده

فارسی به عربی

مصفی

مترادف و متضاد

liquidator (اسم)
از بین برنده، حساب واریز کننده، برچیننده

واژه نامه بختیاریکا

بو بجا نه؛ کُتِ درار؛نتار وردار


کلمات دیگر: