محروم از تماشا
نظر بریده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نظربریده. [ ن َ ظَ ب ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) محروم از تماشا :
چشم از تو می بدزدم پیش رقیب گوئی
چشم بدم که ماندم از تو نظربریده.
چشم از تو می بدزدم پیش رقیب گوئی
چشم بدم که ماندم از تو نظربریده.
خاقانی.
کلمات دیگر: