نظر بازی کردن ٠ چشم چرانی کردن ٠ تماشی زیبائی کردن ٠
نظر باختن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نظر باختن. [ ن َ ظَ ت َ ] ( مص مرکب ) نظربازی کردن. چشم چرانی کردن. تماشای زیبائی ها کردن :
کس عیب نظر باختن ما نکند
زیرا که نظر داعی تنها نکند.
سعدی غزل نگوید جز بر چنین غزالی.
عشقبازی صفت مردم صاحب نظر است.
تو که در آینه با خویش نظر باخته ای.
کس عیب نظر باختن ما نکند
زیرا که نظر داعی تنها نکند.
سعدی.
صوفی نظرنبازد جز با چنین حریفی سعدی غزل نگوید جز بر چنین غزالی.
سعدی.
مردم چشم من ار با تو نظر باخت چه شدعشقبازی صفت مردم صاحب نظر است.
سلمان ( آنندراج ).
چون ز حال دل صاحبنظرانی غافل تو که در آینه با خویش نظر باخته ای.
صائب ( آنندراج ).
کلمات دیگر: