( اسم ) محبوس بندی زندانی .
دوستاق
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دوستاق. ( ترکی ، اِ ) دوستاخ. در لهجه آذری به معنی زندان است. محبس. زندان خانه. حبس. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دوستاخ و زندان شود.
پیشنهاد کاربران
در زبان ترکی دوستاق یا دوستاغ به معنی زندانی، دربند، خانه نشین، محبوس معنی می دهد.
من تویوق تک ، اؤز نینیمده دوستاغام ایللر بویو // بیر خوروز یوللا تاپام من بلکی بو "نین" دن نجات
من مانند مرغی ، سالهاست که در لانه خود زندانیم //خروسی بفرست تا بلکه از این لانه مرغ نجات پیدا کنم
( شهریار ، گزیدهٔ اشعار ترکی ، انس و جن )
من تویوق تک ، اؤز نینیمده دوستاغام ایللر بویو // بیر خوروز یوللا تاپام من بلکی بو "نین" دن نجات
من مانند مرغی ، سالهاست که در لانه خود زندانیم //خروسی بفرست تا بلکه از این لانه مرغ نجات پیدا کنم
( شهریار ، گزیدهٔ اشعار ترکی ، انس و جن )
کلمات دیگر: